بیایید باهم فرض کنیم توافق هسته ای(فارغ از خوب یا بد یا مشروط بودن) رخ دهد، حال در این شرایط بررسی نماییم تغییراتی که در فضای کسب و کار عمومی رخ می‌دهد چه اثری بر برنامه بازاریابی ما می‌تواند داشته باشد و ما چه اقداماتی را مناسب است در کوتاه مدت انجام دهیم.

دولت مشتری پولدار می‌شود

در صورت آزادسازی درآمدهای قبلی نفتی ایران که بالغ بر 90 میلیارد دلار می‌شود و ظالمانه و زورگیرانه بلوکه شده است و همچنین با افزایش سطح فروش نفت، دولت ایران یک مشتری پولدار خواهد شد. لذا اولویت‌های آن در حوزه توسعه میادین نفتی، تقویت پتروشیمی، مقابله با معضل آب و فاضلاب، تقویت صنایع، اتمام پروژه‌های عمرانی از حوزه‌هایی می‌شود که این مشتری بزرگ می‌خواهد روی آن هزینه کند. خوب از الان باید شاخک‌های خود را در حوزه مناقصات و برنامه‌های آتی تیز کنیم که البته شرکت‌های پیمانکار در ایران استاد این روش‌ها هستند!!!

پول سرمایه‌گذاران خارجی کجا می‌رود!

 سرمایه گذاران خارجی در حال بررسی طرح‌های مختلفی در حوزه کسب و کارهای الکترونیکی، توزیع و پخش مواد غذایی، پتروشیمی، حفاری، تصفیه آب در ایران می‌باشند. این حجم سرمایه به طبع روی شرکت‌ها و طرح‌های بالغ تمرکز می‌کند و باعث می‌شود شرکت‌هایی که در ایران توان جذب این سرمایه‌ها را داشته باشند، توان بالای مالی پیدا کنند. خوب پس این جامعه هدف بعداً خدمات می‌خواهند، هزینه می‌کنند، تبلیغ می‌کنند و زیرساخت تولید خود را توسعه می‌دهند و می‌تواند جامعه هدف خوبی برای شما شوند! البته اگر پیدایشان کردید، سلام ما را هم برسانید چون عموم این اطلاعات به سختی به دست می‌آید و سرمایه­ خارجی رو کی داده و کی گرفته!!

رقابت تولیدکنندگان ایرانی با کالای خارجی چه میشود

در حال حاضر، شرکت‌های اروپایی و امریکایی جمعیت ایران را ضربدر عدد و ارقام می‌کنند و حاشیه سود فروش کالای خود را در آخر سال محاسبه می‌کنند. واردکنندگان به دنبال ارتباط با سورس های خارجی هستند و امیدوارند با رفع تحریم بانکی بتوانند کالای خارجی را ارزان تر وارد کنند! از طرفی مواد اولیه برای تولید در ایران ارزان می‌شود و از طرفی هم جنس وارداتی ارزان می‌شود! این یک جنگ بی‌رحمانه می‌باشد و امیدواریم تولیدکنندگان روی کیفیت، خدمات و ارزش افزوده کالای خود به خوبی کار کرده باشند که در این مسابقه با استفادهاز ابزارهای بازاریابی مناسب، بازنده نشوند!!!

شاید درهم تنیدگی با مشتریان در قالب عقد قراردادهای بلندمدت ریسک ریزش مشتری را کم بکند و ارائه پیشنهادات فصلی و تخفیف در تابستان امسال برای تولیدکنندگان مستحب اکید باشد!!!

یادمان نرود شرکت‌های اروپای غربی و امریکایی هم روش‌های کثیف و هم تکنیک‌های تجربی-علمی بازاریابی را به خوبی بلد هستند و بودجه بازاریابی خود را با بهره­وری بالایی هزینه می‌کنند و برعکس رفتار عمومی شرکت‌های ایرانی، شاید اولویت آخرشان تبلیغات گران تلویزیون یا بیل بوردهای شهری باشد!!! شاید!! لذایادآوری برند در ذهن مشتریان در این دوره مهم می‌باشد و ارتباط دادن خدمات و کالای ما به نوستالژی‌های ایرانی و اسلامی راهکاری برای پیوند زدن کالای با کیفیت به مشتری ایرانی می‌باشد.

کنسرسیوم درست کنید!!! تحت یک برند مشترک!

یک دست صدا ندارد و متأسفانه برای یک کالا یا خدمات در ایران، تولیدکنندگان متعدد قانونی و غیرقانونی وجود دارد. در چنین شرایطی سود و توان مالی آنها نیز کم می‌باشد. در ایتالیا تولیدکنندگان سیب برای حفظ و ایجاد توان رقابت و توان صادرات با ایجاد برند مشترک سعی در ایجاد کنسرسیومی داشته‌اند. در این مسیر، باید تولیدکنندگان یا ارائه دهندگان خدمات پروتکل و استانداری بین خود ایجاد کنند و روی محصولات و خدمات خود یک لوگوی مشترک را درج نهند تا در کوتاه مدت مشتریان متوجه شوند کالای با کیفیت، با قیمت مناسب و با توان عرضه و خدمات پس از فروش مناسب تحت این برند در بازار پیدا می‌شود. ایجاد این کنسرسیوم‌ها در ایران تجربه‌های موردی داشته و توان رقابت شرکت‌های عضو را در برابر رقبای خارجی بالا می‌برد.

جمع‌بندی:

  مهم‌ترین تغییر از دید بازاریابی در سبد کالاهای عرضه شده شاید اتفاق بیافتد. این تغییر با ارزان تر شدن جنس های ایرانی و ورود کالاهای مهیج خارجی همراه است که رقابت را داغ می‌کنند.

تغییر مهم دیگر تغییر مشتری هدف می‌باشد که شرکت های دولتی، شرکت‌های صادرکننده، شرکت های جذب کننده سرمایه، به نوعی مشتریان پولدار می‌شوند و کانال توزیع و تبلیغات متناسب با خود را در برنامه بازاریابی شما می‌طلبند.

در صورت توافق، تابستان امسال فرصتی برای درهم تنیدگی بیشتر تولیدکننده ایرانی با مشتریان باید باشد. ارائه تخفیف فصلی یا پلکانی برای فروش خدمات و کالا در مدت زمان بلند مدت، ابزاری برای تثبیت درآمدهای آتی می‌باشد.

طراحی برنامه‌های تبلیغاتی و کمپین‌های بازاریابی روی مشتریان قبلی و بالفعل با محتوی عمیق لازم می‌باشد تا مشتریان ایرانی بر پایه مشترکات فرهنگی ایرانی-اسلامی به خدمات و کالای شما وصل شوند.

شاید بدترین کار در فضای هایپرکامپتیشن، تخریب رقبای ایرانی باشد که برنده­ای جزء کالای خارجی ندارد! در صنعت کشاورزی این تخریب و بدگویی آن‌قدر به جنس و برند ایرانی صدمه زده است که از دور، بازار محصولات کشاورزی کاریکاتوری و خنده آور شده است!!!

 شاید هم توافقی رخ ندهد، که آن داستان دیگری است!!