منبع: | تیم مشاوران مدیریت ایران http://www.iranmct.com | تاریخ انتشار: | 1393-11-30 |
نویسنده: | دکتر سیدرضاآقاسیدحسینی | مترجم: | |
چکیده: | |||
قیمتگذاری Price Setting یکی از تصمیمات حیاتی مدیریت فروش است. سرنوشت یک مذاکره برای رسیدن به سود، به عوامل بسیاری بستگی دارد که یکی از مهمترین آنان پیشنهاد قیمتی مناسب است که بخشی از اصول و فنون و تکنیکهای مذاکره است. |
|||
قیمتگذاری Price Setting یکی از تصمیمات حیاتی مدیریت فروش است. سرنوشت یک مذاکره برای رسیدن به سود، به عوامل بسیاری بستگی دارد که یکی از مهمترین آنان پیشنهاد قیمتی مناسب است که بخشی از اصول و فنون و تکنیکهای مذاکره است.
این تعیین قیمت در دو حالت زیر نیز بسیار چالشبرانگیز خواهد بود:
ازآنجاییکه تجربه فروش آن در سازمان و بازار وجود ندارد و سطح حساسیت قیمتی بازار هدف نیز نامشخص است، پس انتخاب کانال قیمتی پیشنهادی یک چالش روانی برای مدیر محسوب میگردد.
از آنجایی یک پیشنهاد قیمتی اشتباه منجر به از دست رفتن مشتری میگردد. برای باقی ماندن در عرصه رقابت میبایست کاهش، افزایش و یا حفظ قیمت، با هوشمندی خاصی ارائه گردد.
7 نکته بااهمیت که در هنگام مذاکره بر سر قیمت یک کالا یا خدمت باید از سوی پیشنهاددهنده، مدنظر باشد :
1- هرگز از شرط قیمتی، پایینتر نیایید. شرط قیمتی (قیمت کلام آخر / قیمت مشروط Reservation Price) عبارت است خط قرمز قیمتی که کاهش قیمت و رسیدن به آن، فروشنده را نسبت به معامله بیتفاوت خواهد شد. به این معنا که حداقل قیمتی است که یک فروشنده حاضر است کالای خود را عرضه نماید. به این نقطه، نقطه سربهسر قیمت نیز میگویند. در این حالت میزان حاشیه سود به سطحی غیر مساعد وارد میگردد. پس شرط قیمتی خود را تعیین و پایینتر از آن نیایید. 2- بر ارزش تمرکز نمایید. در زمان مذاکره بر ارزش ارائهشده به مشتری بهجای قیمت تمرکز نماید. اگر مذاکره فقط برای تعیین قیمت است، ارائهدهنده پایینترین پیشنهاد برنده مذاکره خواهد بود. {مطلب مرتبط : شش جمله در مورد مدیریت فروش که تاریخ انقضایش سپریشده} 3- با خودتان وارد مذاکره نشوید. قیمتی را ارائه نموید، حال با خودتان میگویید: "آیا میتوانستم قیمت بهتری پیشنهاد بدم؟" فرض که 10% قیمت خود را کاهش میدادید و بعداً متوجه میشدید که تنها فردی بودید که پیشنهاد قیمت داده است. پس شما با خودتان وارد مذاکره قیمت شدهاید. در این موارد با خودتان بگویید: از کجا معلوم که با همین قیمت، خرید صورت نگیرد ؟ اگر احساس نمودید که ممکن است فاصله قیمت مدنظر با قیمت پیشنهادی زیاد باشد، باز بگذارید در فرایند چانهزنی به قیمت توافقی نزدیک شویم. ابتدا با جمله "فکر نکنم بتونم به این قیمت به شما تقدیم کنم" شروع کنید و بعد با بررسی شرایط خاص مشتری، به تعدیل قیمت اقدام نمایید و به سمت جایی بین قیمت پیشنهادی خود و قیمت درخواستی مشتری بروید. لطفاً این قسمت بازی را درست انجام دهید تا قیمت و برند خود را تخریب نکنید. 4- توجیه قیمت. اگر فقط یک عدد را بهدلخواه انتخاب و پیشنهاد نمودهاید، شاید خیلی خودخواهانه و مستبدانه انتخابشده باشد، پس باید در نظر داشته باشید که احتمالاً مجبور به کاهش شدید آن نیز باشید. اما اگر عدد انتخابشده، منطقی باشد، احتمال اینکه در فرایند چانهزنی خیلی کاهش یابد، بسیار ناچیز است. در این صورت، خریدار به قیمت منصفانه فروش پی برده و سود فروشنده را نیز منطقی میداند و این معامله را برد،برد میداند. علاوه بر آن بهعنوان فروشنده باید به فواید و مزیتهای رقابتی محصول و خدمت خود اشاره و توجیه نمایید که چگونه این مزیتها بیش از قیمت پیشنهادی است. 5- کسب درآمد از حواشی معامله. شرکتهای هواپیمایی از فرایند کسب درآمد حاشیهای / فروش حاشیهای، بسیار خوب استفاده مینماید. به این معنا که قیمت بلیط را به حداقل رسانده و درامد خود را از اضافهبار، جابجایی صندلی، امتیاز الویت در پرواز، کلاب، هزینه کنسلی و هزینه تغذیه کسب مینمایند. در این ایران حتماً با تبلیغی در خصوص دستگاه رایگان تست قند خون برخورد نمودهاید، این شرکتها نیز قیمت محصول را به صفر رسانده و درآمد اصلی خود را از کیتهای شارژ آن کسب مینمایند. به دنبال راهی باشید تا با افزایش ارزش انتقالی به مشتری و پایین نگهداشتن بهاء محصول یا خدمت، درآمد نهایی خود را افزایش دهید. 6- کاهش هزینههای ضمن معامله. در زمان مذاکره، از طریق کاهش هزینههای ناشی از فروش، معامله را برای مشتری جذاب نمایید. برای مثال در کشور اسکاندیناوی، هزینه ضمن معامله بسیار حائز اهمیت است. فرضاً اگر محصول فروختهشده بر روی پالت بستهبندی شده باشد، خریدار باید هزینهای را برای جمعآوری، امحاء یا بازیافت پالتهای بیمصرف پرداخت نماید. اما اگر فروشنده، در ضمن فرایند مذاکره، هزینه جمعآوری این پالتها را نیز بر عهده گیرد، سود ناشی از این معامله برای خریدار افزایش پیدا نموده و هردو طرف از بازی برد-برد خارج میشوند. 7- تخفیف فروش آتی. در ضمن فرآیند مذاکره فروش، میتوانید در خصوص فروش آتی به همین مشتری استراتژی مناسبی اتخاذ نمایید. به این منظور برای درگیری نمودن مشتری، تخفیفی برای خرید مجدد آن در نظر گیرید. یادتان باشید تعداد دفعات خرید از خود خرید مهمتر است. فرض کنید که شما در حال مذاکره برای تعمیر و نگهداری ماشینآلات سنگین راهسازی برای یک سال با یک شرکت در این حوزه هستید. میتوانید در طی مذاکره پیشنهاد نمایید: صورتی که این قرارداد برای سال آینده تمدید گردد، میزان 10% تخفیف برای خدمات الف و ب در قرارداد بعدی در نظر گرفته میشود. این دقیقاً پیش دریافت تخفیف است. در اصل از فروش آتی خود تخفیف دادهاید، فروشی که هنوز واقع نشده است.
مگر اینکه بخواهید تعهد ابدی بدهید. این باعث میشود تا این تخفیف برای مشتری ارزشمند شده و با ارائه چهارچوب زمانی، آن را به یک لطف همیشگی تبدیل نمینمایند.
- اگر مشتری مجدداً مراجعه نماید، اما از کوپن تخفیف استفاده ننماید به همان میزان تخفیف مندرج بر کوپن، سود برای شرکت حاصل میگردد. تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد. |