بجای مقدمه
داستان اوّل- در یکی از روزهای بهاری چشم آقای ایکس ، معلم درس ...... مدرسه در زنگ تنفس به نامه ای در پانل می افتد که مربوط به برگزاری دوره ضمن خدمت 40 ساعته ای برای معلمان ..... است. در این نامه قید شده که معلمان.....در صورت تمایل می توانند در دوره ثبت نام کنند و در صورتی که تعداد افراد ثبت نام شده کمتر از 30 نفر باشد دوره برگزار نخواهد شد. عنوان دوره "بررسی کتب درسی دوره راهنمایی" است که برای آقای ایکس کاملاً آشناست چرا که قبلا چندین دوره را با اسامی مشابه گذرانده است که تاثیر آنچنانی روی او و شیوه کارش که به مدت 15 سال است با سبک و سیاقی یکنواخت و ثابت تدریس می کند نداشته است. هزینه ثبت نام 12000 تومان است که در حین ثبت نام باید پرداخت شود چرا که برگزار کننده کلاسها انجمن .... استان بوده و حق الزحمه برگزارکنندگان و مدرس را باید شرکت کنندگان در دوره بپردازند. آقای ایکس تصمیم می گیرد که در دوره ثبت نام کند. هدف و انگیزه آقای ایکس از ثبت نام و شرکت در دوره بیشتر کسب امتیاز جهت ارتقاء شغلی و سایر امتیازات اداری است و الا خود اذعان می کند که از اینگونه دوره ها طرفی نبسته است. بعد از ثبت نام آقای ایکس طبق برنامه داده شده روزهای جمعه روزانه 10 ساعت درسی به طور نامرتب در کلاسها حضور می یابد و معمولا جلسات آخر را با خستگی سپری کرده و یا چرت می زند.
روز اول دوره، آقای زد که خود نیز در دوره ثبت نام کرده خبردار می شود که به عنوان مدرس دوره انتخاب شده است. لذا اسمش از لیست شرکت کنندگان حذف می شود. آقای زد ابلاغ خود را در همان روز از مدیر دوره گرفته و به اطاق مخصوص مدرّسان راهنمایی می شود. مدرّس دوره آقای زد بدون هیچ زمینه و مطالعه قبلی وارد کلاس می شود. نه جزوه ای در کار است نه منبع و کتابی و نه طرح درسی. لیست آقای زد 47 نفر را نشان می دهد در حالیکه جمعیت کلاس بیش از 50 نفر است. تعدادی از معلمان در همان جلسه اول از مدرس می خواهند که اسم آنها را هم به لیست اضافه کند. مدرس اسامی آنها را به شرطی که شهریه دوره را بپردازند در لیست می نویسد. صحبت و سرو صدای زیادی از کلاس بلند است. آقای زد بعد از مدتی موفق می شود که بر اوضاع مسلط شود. کلاس تا حدودی ساکت می شود. مدرس از شرکت کنندگان در دوره می خواهد که هر کدام از آنها در جلسات بعدی، درسی را از کتابی که تدریس می کنند انتخاب کرده و به شیوه خود جلوی همکاران خود تدریس کنند. همه سعی می کنند به نوعی از این تکلیف شانه خالی کنند. همه به یک نکته توجه خاص دارند که ببینند مدرس حضور غیاب می کند یا نه. ورود معلمان به کلاس با تأخیر تا آخر جلسه ادامه پیدا می کند. هر از چندی نیز صدای بلند زنگ موبایلها در روند تدریس اختلال ایجاد می کند. بالاخره شرکت کنندگان به نوعی با مدرّس در مورد تکلیف به توافق می رسند. جلسۀ اول بیشتر به تبادل نظر در مورد اطلاعات و تجربیات شخصی می گذرد: گاهی کتابهای درسی به بوتۀ نقد گذاشته شده و زیر سؤال می رود گاهی نظام آموزشی مورد نقد قرار می گیرد و هر از چندی وضع معیشتی معلمان را عامل اصلی افت تحصیلی می دانند و بالاخره از هر دری سخنی می رود. بعد از تنفس جلسه دوم با 25 دقیقه تاخیر آغاز می شود. جلسات بعدی روز اول دوره را مدرس به بیان مطالبی می پردازد که بیشتر تجربیات شخصی خود اوست. معلمان نیز به اظهار نظر می پردازند. هر از چندی یکی از شرکت کنندگان قبل از اتمام وقت کلاس عذر خواسته و کلاس را ترک می کند تا به همسر خود که در سالن منتظر است بپیوندد. تعدادی از شرکت کنندگان نیز روز دوم یا سوم در دوره شرکت می کنند. همه در یک نقطه اشتراک نظر دارند که برگزاری دوره به این صورت نفع اندکی عاید معلمان کرده و نوعی وقت تلف کردن است. آخر سر دوره 40 ساعته در 4 روز به پایان می رسد. بعد از سه ماه آقای ایکس گواهی دوره را با درجه ممتاز دریافت کرده و آنرا در لای دوره های دیگر می گذارد. این سناریو هر از چندی در نقاط مختلف کشور و استان تکرار می شود.
داستان دوّم- آقای ام صبح قبل از شروع کلاسها در اطاق دبیران در حال بررسی پوشه نامه ها و دستورالعمل های ارسالی از اداره می باشد. با دیدن نامه ای متوقف می شود.... نامه در باره یک دوره غیر حضوری بنام شیعه شناسی می باشد. متقاضیان می توانند با پرداخت 5000 تومان در این دوره 20 ساعته شرکت کنند. منبع کتابی است که با پرداخت مبلغ 2500 تومان به اداره می توانند آن را از قسمت مربوطه تهیه کنند. در تنفس همه دبیران از برگزاری این دوره ها انتقادات شدیدی کرده و با ورود مدیر به اطاق همه بلا استثنا با پرداخت هزینه در آن ثبت نام می کنند. مدیر هم چون از بالا تاکید شده که دوره دارای اهمیت فوق العاده ای است با رضایت از اطاق دبیران خارج شده و به دفتر خود می رود. آقای ام به علت مشغله زیاد با وجودی که روز امتحان دو بار تمدید می شود موفق به گرفتن کتاب نمی شود و بدون هیچ مطالعه ای به جلسه امتحان می رود.
در جلسه امتحان صدا به صدا نمی رسد. صندلی ها جابجا شده و بی نظمی بر جلسه حاکم است. بالاخره رییس جلسه با صدای بلند و عصبانی از همه می خواهد ساکت شوند. ورقه ها پخش می شود جلسه امتحان بیشتر به جلسه امتحان گروهی شبیه است تا فردی. تا آخر جلسه صدای صحبت شرکت کنندگان بی وقفه به گوش می رسد. حتی با وجود ورود رییس اداره و معاونانش به جلسه امتحان برای سرکشی و بازرسی اندکی از صدای صحبت شرکت کنندگان کم نمی شود. سروصدا باعث می شود که رییس و معاونانش با ناراحتی جلسه را ترک کنند. هر از چندی یکی از مراقبان جواب های درست را بین دوستان خود پخش می کند. یک از شرکت کنندگان با شجاعت و جسارت مثال زدنی مدام جای خود را برای بدست آوردن جوابهای صحیح عوض می کند. آقای ام که مخالف تقلب و بازی ناجوانمردانه است و در جلسه امتحان درس خود کوچکترین تقلب دانش آموزان را تاب نمی آورد برای عقب نماندن از همکار خود در گرفتن امتیازات اداری و سازماندهی به تمام اخلاقیات پشت کرده و جواب سؤالات را از روی آقای اف کپی کرده و شادمان از جلسه خارج می شود. بعد از یک ماه آقای ام گواهی دوره را با امتیاز ممتاز از مدیر مدرسه دریافت می کند. این وضعیت هم سالهاست که به صورت تکراری تداوم دارد.
2- لزوم برگزاری دوره های ضمن خدمت
در دنیای امروز و در قرن بیست و یکم بخش آموزش و پرورش یکی از ارکان اصلی هر نظام اجتماعی را تشکیل می دهد. صاحبنظران علم اقتصاد عقیده دارند که جهان اقتصادی آینده از آن کسانی خواهد بود که از کاملترین آموزش و پرورش برخوردار هستند. سرمایه یک جامعه دیگر تسلیحات نظامی، منابع طبیعی و زیرزمینی، وضعیت جغرافیایی و اقلیمی نیست، بلکه بر اساس تئوریهای جدید اقتصادی مغزهای یک جامعه است که سرمایه آن جامعه را تشکیل می دهد. ریشه های یک اقتصاد ضعیف و بی ثبات را باید در آموزش و پرورش و میزان اهمیت معلمان در یک جامعه جستجو کرد. و دراین بین آموزش و پرورش و آموزش عالی اهمیت فوق العاده ای یافته و معلمان هسته مرکزی و پایه و اساس هرم آموزش را تشکیل می دهند . سرمایه گذاری در این بخش نوعی سرمایه گذاری بلند مدت و دیربازده می باشد که تاثیرات آن روی نسل های بعد کاملا محسوس می باشد. معلم اساسی ترین عنصر در نظام آموزش و پرورش می باشد که نقش الگو، مربی و راهنمای دانش آموزان و هدایت کننده فرایند تعلیم و تربیت را بر عهده دارد. میزان صلاحیت، کارآمدی، علاقه مندی، تسلط حرفه ای و مطلع بودن وی تعیین کننده فرآیند یاددهی-یادگیری است، لذا در هر نظام آموزشی توجه به معلمان و مجریان برنامه ها و طرحهای آموزشی، بعنوان مهم ترین عامل موفقیت و یا شکست دهنده نوآوریهای آموزشی مطرح می باشد. معلم، حرفه ای تخصصی و حساس را بر عهده دارد و انتخاب معلم می باید با دقت صورت گیرد و در جذب و نگهداری او سرمایه گذاری مناسب صورت گیرد. به تناسب مسئولیت و تخصص حرفه ای، او از اختیارات لازم برای اجرای برنامه های آموزشی و تربیت دانش آموزان برخوردار باشد و امکان اظهار نظر و مشارکت فعال در تدوین سیاستها و برنامه های آموزش و پرورش و طراحی برنامه و محتوای درسی و مواد و وسایل آموزشی برای او فراهم شود.(کاکوجویباری، 1382، ص.51)[1] و در سیستم جدید آموزش و پرورش برای قرن 21 اهمیت معلمان بیش از پیش بیشتر شده است.
با نگاهی به امکانات سخت افزاری در مدارس خود و مقایسه آن با امکانات کشورهای پیشرفته و صنعتی این نکته به عیان آشکار می گردد که تفاوت چندانی بین این امکانات در مدارس ایرانی و مدارس کشورهای پیشرفته مانند استرالیا یا فرانسه وجود ندارد: وایت برد، دستگاه کپی، کامپیوترهایی که خاک می خورند، و حتی دستگاه OHP (دیتا پروژکتور)، تخته هوشمند و امکانات اتصال به اینترنت را در مدارس ما هم می توان یافت. تنها تفاوت در نرم افزار یعنی نیروی انسانی، مدل های ذهنی و اطلاعات معلم خلاصه می شود. بطوری که تفاوت فاحشی بین معلمان در جوامع مختلف و توانایی آنها در استفاده بهینه از این امکانات می توان یافت. حالا دیگر در هر مدرسه ای حتی در دور افتاده ترین مناطق می توان یک دستگاه زیراکس و یا یک دستگاه تلویزیون با یک CD player یافت. با این وجود به جرات می توان ادعا کرد معلمان حتی از تلویزیون، این وسیله اولیه که سالهاست اختراع شده استفاده چندانی نمی کنند. استفاده از این امکانات نیاز به طرح درس، مطالعه قبل از کلاس و برنامه ریزی دقیق، انگیزه بالا و علاقه نیاز دارد. یک معلم حرفه ای و آموزش دیده می تواند با کمترین امکانات (چند تا چوب کبریت) پیچیده ترین اطلاعات را به دانش آموز منتقل کرده و مسایل غیر درسی (کنترل و انضباط) کلاس را بحوبی حل کند ، در حالیکه یک معلم غیرحرفه ای که آموزش های لازم را ندیده با پیشرفته ترین امکانات هم کاری از پیش نبرده و غیر از سردرگم کردن دانش آموز کاری از پیش نخواهد برد.
در عصر انفجار اطلاعات و وجود شاهراه های اطلاعاتی و شاخه شاخه شدن و تخصصی شدن علوم مخلتف و ظهور پدیده ها، اختراعات و اکتشافات جدید لزوم آموزش افراد جامعه بطور مدام بیش از پیش احساس می شود. تکنولوژی جدید که با سرعت سرسام آوری حرکت رو به جلو دارد لزوم بروز کردن اطلاعات را می طلبد. بطوری که یادگیری مادام العمر و آموزش ضمن خدمت مطرح می شود. برای مثال PKU یا فنیل کتونوریا نوعی بیماری یا ناهنجاری ارثی در فعل و انفعالات شیمیایی بدن می باشد که اگر در ماههای اول تولد نوزاد تشخیص و درمان نشود منجر به عقب ماندگی ذهنی شدید خواهد شد. پزشکان کشور از حدود 10 سال قبل با این بیماری آشنا شده اند. چه بسا پزشک حاذقی که 15 سال قبل با نمرات بالا از دانشگاه معتبری فارغ التحصیل شده اما اطلاعی از بیماری PKU ندارد. چرا که علم خود را ایستا نگهداشته و بروز نکرده است و این می تواند منجر به تشخیص غلط بیماری گشته و لطمات جبران ناپذیری برای افراد یک جامعه ببار آورد. از طرف دیگر پیشرفت ناگهانی و انفجاری تکنولوژی در 10 سال گذشته شیوه کار، زندگی و مطالعه را بطورچشمگیری دگرگون ساخته است.اینترنت که قبلا چیزی جز یک وسیله اسباب بازی پیشرفته و یک سرگرمی به حساب نمی آمد، اکنون به یک شبکه اطلاعاتی گسترده جهانی تبدیل شده است و می رود که انقلابی در شیوه های زندگی و روش های تدریس بوجود آورد که حتی نمی توان تصورش را کرد. اینترنت در حال تغییر دادن زندگی فرزندان ماست همانطور که دهه ها قبل تلویزیون زندگی ما را دگرگون کرد. فقط در زمان حاضر کودکان واقعا و عملا از هوش و ذهن خود استفاده بیشتری می کنند.(هاردی، 1998)[6] لذا معلمان چگونه می توانند خود را با این پیشرفت ها تطبیق داده و از آخرین یافته ها در زمینه های مختلف اطلاع حاصل کنند. ناگفته پیداست که پیشرفت های سریع علوم تجربی، ریاضی، فنی و علوم انسانی، بویژه علوم تربیتی، روانشناسی و تکنولوژی آموزشی در جهان امروز، ایجاب می کند که معلمان تمام دوره های مختلف تحصیلی به طور مستمر به دانش افزایی، خودسازی و کسب مهارتهای لازم در انتقال عناصر فرهنگی به نسل آینده بپردازند و کودکان، نوجوانان و جوانان را با حاصل تحقیقات و تجربیات و نوآوریهای بشری با استفاده از شیوه ها، فنون و ابزار مناسب آشنا سازند، این امر معمولاً در دو شکل آموزش پیش از خدمت (تحصیل در مراکز تربیت معلم) و ضمن خدمت انجام می پذیرد و در آموزش ضمن خدمت نیز از روشهای حضوری، مکاتبه ای، خودآموزی، آموزش رادیویی و تلویزیونی و .... استفاده می شود.(صافی، 1373، ص. 161،).[1] مراکز آموزش ضمن خدمت می تواند به عنوان پل و رابطی بین معلمان، و اطلاعات بروز و جدیدی که مدام به دانش بشر در رشته های مختلف افزوده می شود عمل کند و معلم را در جریان و مسیر مداوم آخرین اطلاعات رشته خود قرار دهد.
معلمان باید از طریق مطالعه دایمی کتب، مجلات و جزوات مربوط به رشتۀ تحصیلی و تدریس خود و شرکت در سخنرانی های علمی و سمینارها، کلاس های کوتاه مدت و یا دراز مدت بازآموزی و کارآموزی روز به روز بر اطلاعات خود بیفزایند تا بتوانند در کلاس درس با اطمینان خاطر و اعتماد به نفس تدریس کنند. از طرف دیگر، معلم باید متناسب با پیشرفت زمان معلومات خود را توسعه دهد و از یافته های جدید رشته تحصیلی تدریس خود مطّلع شود. اگر معلم تنها به مطالب زمان تحصیل خود قناعت کند و یا تنها به نوشته های کتب مورد تدریس خود توجه نماید، معلومات او مناسب زمان پیشرفت نخواهد کرد. در نتیجه دانش آموزان او نیز مطالب علمی و اجتماعی زمان را درک نکرده، از تحولات اوضاع و احوال بی خبر خواهند ماند، همچنین باید توجه کرد که دنیایی که امروز معلم در آن تدریس می کند، از هر لحاظ، چه از نظر وسائل زندگی چه از نظر افزایش اطلاعات و علوم، با دنیایی که در آن تحصیل می کرده است تفاوت کلی دارد. هر روز دری تازه از معلومات و اکتشافات به روی بشر باز می شود و انسان کنجکاو و متفکر در شناختن پدیده های طبیعی و رفع مشکلات زندگی و تامین حوائج خود به پیشرفت های قابل توجهی نائل می شود.(تقی پور ظهیر، 1383، ص 210)[3] بر همین اساس اداره کل آموزشهای ضمن خدمت زیر نظر معاونت تربیت و تاًمین نیروی انسانی فعالیت دارد و وظایف متعددی برای آن در نظر گرفته شده است که از اهم وظایف آن می توان به تهیه و تدوین جزوات و کتابهای درسی و نشریات علمی و فیلم های آموزشی برای شرکت کنندگان اشاره کرد. (صافی، 1373)[1] همچنین "از آنجا که نیازهای افراد به دلیل تغییراتی که در محیط به وجود می آید، دائماً در حال تغییر و تحول است و افراد بواسطه تغییر و تحولی که در دانش و تکنولوژی بشری اتفاق می افتد دچار نابهنگامی در حرفه و شغل خود می گردند و در نتیجه کارآیی آنان تحت الشعاع قرار می گیرد، ضرورت دارد از طریق بررسی مداوم نیاز های افراد و تدوین برنامه های آموزشی اثربخش، دانش و توانایی های آنها را نوسازی کرد. به این ترتیب این امکان در اختیار مسئولان آموزش قرار می گیرد که از طریق ایجاد زمینه ها و فرصتهای مناسب، مداوماً آنها را در کوران اطلاعات و یافته های جدید قرار دهند و زمینه رشد و توسعه مداوم افراد را فراهم کنند." (محمدی، 1382، ص. 34)[4] اگرچه "اچ. وو"(1999، ص 2)[7] عقیده دارد که همه این بحث ها بدون بحث درباره حقوق پایین و وضع معیشتی معلمان و نیز، وقت و انگیزه معلم برای رشد حرفه ای ناقص می باشد.
3- اشکالات و کمبودهای دوره های آموزش ضمن خدمت و راهکارهایی برای رفع و بهبود آنها
یکی از اساسی ترین مسایل دوره های آموزش ضمن خدمت دروس در سیستم آموزش و پرورش ایران تفاوت آن با مفهوم واقعی آموزش ضمن خدمت و نیز تفاوت آن با آموزش های حین خدمت سایرسازمانها، ادارات و شرکت هاست. معمولاً در ادارات، و سازمانهای دیگر یا شرکتهایی مانند ایران خودرو آموزش ضمن خدمت به معنی کم کردن از ساعات کاری هفتگی یا ماهانه مدیران، کارمندان و کارگران و به همان نسبت افزودن به ساعات دوره های آموزش ضمن خدمت آنهاست. بطور مثال تکنسینی که در هفته 6 روز کار می کند، در صورت برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت 4 روز هفته را صرف کار در کارخانه کرده و 2 روز را در کلاسهای آموزش ضمن خدمت شرکت کرده و اطلاعات بروز و لازم را کسب می کند. این در حالیست که حقوق و مزایای خود را بطور کامل دریافت می کند، چرا که آموزش این تکنسین بخاطر بالا بردن راندمان و سوددهی کارخانه و در راستای اهداف آن بوده و بنابراین جزو کار او حساب می شود. اما نگاهی گذرا به وضعیت آموزش ضمن خدمت در سیستم آموزش و پرورش بیانگر این نکته است که که آموزش های ضمن خدمت معلمان یا در ایام تعطیل برگزار می شود و یا در ساعات و زمانی که معلم تدریس ندارد. بنابراین معلم که باید استراحت کرده و به فکرتهیه و آماده کردن درس جلسه بعد باشد با تنی خسته در کلاسها شرکت میکند که در این صورت نتایج و اهداف مورد نظر عاید او نمی شود.
شاید بهترین راه حل این باشد که که از 24 ساعات آموزشی مؤظفی معلمان 2 الی 6 ساعت در هفته به آموزش ضمن خدمت اختصاص داده شود. به این صورت که مثلاً 4 ساعت از 24 ساعت مؤظفی معلم در هفته کم شده و در عوض این 4 ساعت را در کلاسهای ضمن خدمت شرکت کند. در این صورت این کلاسها حالت اجباری بخود گرفته و علاوه بر اینکه همه معلمان در آن شرکت خواهند کرد بلکه بازدهی لازم را نیز خواهد داشت. به عبارت دیگر کلاسهای ضمن خدمت معلمان باید جزو مؤظفی آنها محسوب شود. در مواردی حتی از معلمان برای برگزاری دوره های ضمن خدمت شهریه دریافت می گردد. ناگفته پیداست که آموزش های ضمن خدمت برای بالا بردن کارآیی معلمان و نیز اهداف بلند مدت آموزش و پرورش تعبیه شده است. علاوه بر این مورد خاص سایر اشکالاتی که بر آموزش های ضمن خدمت وارد است به قرار زیر است:
1-3- مدرّسان دوره
معمولاً مدرسانی که برای تدریس در دوره های ضمن خدمت تعیین می شوند، از میان خود معلمان انتخاب می شوند. اطلاعات این معلمان در حد همکاران خود یا اندکی بیشتر می باشد. چرا که حوزه فعالیتشان در همان بافتی است که دیگر معلمان دارند. همچنین رسم بر این است که که برای دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان ابتدایی، از معلمان دوره راهنمایی و یا دبیرستان و برای دوره های راهنمایی از معلمان دوره دبیرستان به عنوان مدرس استفاده می شود. به همین ترتیب برای دوره های دبیرستان از معلمانی که مدارک بالاتری نسبت به بقیه دارند استفاده می شود. به عنوان مثال معلمی که در مقطع دبیرستان تدریس می کند و به عنوان مدرس دوره "بررسی کتب درسی....... دوره راهنمایی" انتخاب شده چگونه می تواند در مورد کتابی که در عمر خود تدریس نکرده و با آن سروکار نداشته به اظهار نظر پرداخته و مطالب مشکل زای آن را بیان کند. از طرفی معمولا دوره ها بدون برنامه ریزی قبلی اجرا می شود و مدرس فقط یک یا دو روز قبل از شروع دوره خبردار می شود که به عنوان مدرس انتخاب شده است. بنابراین نمی تواند مطالب خود را انگونه که باید آماده و منسجم کند.
راه حل پیشنهادی می تواند این باشد که برگزاری یک دوره آموزش ضمن خدمت باید از هر نظر از قبل برنامه ریزی شود. مدرسان باید آموزشهای لازم در مرکز مربوطه دیده و در جریان مطالب روز قرار گرفته و برای این برنامه آمادگی داشته باشند. می توان از چند مدرس برای یک دوره استفاده کرد تا کارآیی لازم حاصل شود، برای بحث های تئوریک باید از استادان دانشگاهها دعوت به همکاری کرد. مدرسان را باید 15 روز تا یک ماه قبل در جریان دوره قرار داد تا دست به تحقیق زده و منابع و مطالب خود را برای دوره آماده کنند. در دوره هایی که به صورت کارگاهی برگزار می شود برای بازدهی بیشتر باید 2 مدرس بکار گرفته شود: یک مدرس اصلی و دیگری به عنوان مدرس دستیار که وظیفه او سرکشی و کنترل شرکت کنندگان در انجام تکالیفی که در کلاس داده می شود و نیز آماده سازی مواد آموزشی و کمک به مدرس در بکارگیری و راه اندازی وسایل کمک آموزشی می باشد. نقش مدرسان می تواند به تناوب عوض شود.
2-3- منابع و کتابهای دوره
معمولاً در دوره های ضمن خدمت که به صورت حضوری برگزار می شود هیچ منبع و یا کتابی در اختیار شرکت کنندگان قرار نمی گیرد. مدرس از منابع مختلف و پراکنده مانند اینترنت و یا کتابهای چند سال گذشته مطالبی را آماده کرده و به شرکت کنندگان ارایه می کند. در مواردی که مدرس به معرفی منبعی می پردازد مدت زمان زیادی برای تهیه آن لازم است. معرفی و در دسترس داشتن یک منبع واحد برای یک دوره باعث وحدت و انسجام آن می شود. بهترین و ساده ترین راه حل این می تواند باشد که قبل از شروع دوره کتابها و منابع مورد نیاز دوره در اختیار شرکت کنندگان قرار بگیرد و یا حداقل در جلسه اول در اختیار شرکت کنندگان قرار گیرد. برای دوره های ضمن خدمت باید بطور دقیق و شفاف نام منابع یا فصولی که باید تدریس شود همراه نام دوره معرفی گردد. منابع دست اول و کتابهای تازه منتشر شده در مورد موضوعات مربوطه می تواند شرکت کنندگان را در جریان اطلاعات جدید و بروز قرار داده و در کیفیت آموزشی تاثیر داشته باشد. این مشکل در شهرستانها و منطقی که دور از مرکر استان بوده و دسترسی به منابع مشکل می باشد نمود بیشتری دارد.
3- 3- تسهیلات آموزشی و رفاهی
کلاسهای دوره های ضمن خدمت معمولا پرترافیک بوده و تعداد افراد شرکت کنندگان بین 30 تا 60 نفر می باشد. حتی هنگام ابلاغ دوره تاکید می شود که در صورت به حد نصاب نرسیدن تعداد شرکت کنندگان دوره برگزار نخواهد شد. معمولا حد نصاب 30 نفر می باشد که ناشی از امکانات ضعیف و و ناکافی برگزارکنندگان دوره می باشد. کلاسهای آموزش ضمن خدمت که بصورت کارگاهی هم تشکیل می شود باید جمعیتی بین 10 تا 20 نفر را دارا باشد. جا دادن 45 نفر در یک کلاس با هیچ یک از اصول علمی آموزشی سازگار نیست. در کلاسهایی که بصورت کارگاهی تشکیل می شود هرچه جمعیت کلاس بیشتر باشد کیفیت و بازده آن پایین می آید.
در ساعات تنفس بین کلاسها تغذیه مناسب باید در اختیار شرکت کنندگان قرار گیرد. معمولا رسم بر این است که در مدارس و مراکز آموزش ضمن خدمت در ساعات تنفس فقط با یک لیوان چای از شرکت کنندگان یا معلمان پذیرایی می شود. ناگفته پیداست که از نظر علمی چای قوای جسمی را تحلیل می برد. بین ساعات تنفس باید به معلمان و شرکت کنندگان غذای گلوکزدار مانند کیک ، شکلات، کشمش و یا میوه های شیرین داده شود چرا که دارای اثر انرژی زایی سریع بوده و مغز را فعال کرده و از خستگی می کاهد. نکته قابل بحث در اینجا این است که مشکل تغذیه- این نیاز اولیه به تعبیر مازلو هنوز بعد از سالها در مدارس هم حل نشده است. هنوز بودجه ای برای تغذیه معلم در ساعاتی که در مدرسه حضور دارد در نظر گرفته نشده است. معمولا چایی که در مدارس به معلمان داده می شود هزینه اش را خود معلمان از جیب خود می پردازند. شاید بحث در باره آموزش ضمن خدمت بدون بحث در باره مسایل اولیه و اساسی که هنوز حل نشده است بیهوده بنظر برسد.
از نظر امکانات و مواد کمک آموزشی از قبیل کامپیوتر، دیتا پروژکتور، تلویزیون، کتابخانه تخصصی و غیره دو مشکل بروز می کند: مشکل اول نبود این امکانات در بعضی مراکز آموزش ضمن خدمت و مشکل دوم عدم توانایی مدرسان در استفاده از وسایل کمک آموزشی حتی در صورت موجود بودن آنها. کلاسهای اموزش ضمن خدمت به علت پرجمعیت بودن و نبود امکانات رفاهی و آموزشی جذابیت کافی نداشته و انگیزه شرکت کنندگان برای شرکت در این نوع کلاسها بیشتر کسب امتیازات اداری است. در صورتی که اگر کلاسها کم جمعیت بوده و مراکز دارای امکانات رفاهی مناسب در شان معلمان باشند و از جذابیت کافی برخوردار بوده و با کیفیت بالا برگزار شود انگیزه برای کسب امتیازات اداری در حاشیه قرار خواهد گرفت.
4- 3- زمان و محل اجرای دوره
معمولاً زمان اجرای دوره ها یا تعطیلات تابستان می باشد و یا روزهایی که معلمان تدریس ندارند. همچنین دوره ها به صورت فشرده برگزار می شود و معلمان روزانه بین 6 تا 10 ساعت آموزشی در کلاس می نشینند. این باعث می شود که شرکت کنندگان کارآیی لازم را نداشته و نتوانند آنطور که باید از کلاس سود ببرند. یک راه حل برای رفع این نقیصه این می تواند باشد که دوره ها در حین تدریس معلمان تشکیل شده و روزانه حداکثر 4 ساعت آموزشی یا یک جلسه کارگاهی باشد. محل دوره نباید مدارس باشد بلکه محیطی کاملا متفاوت و آرام با امکانات رفاهی خوب باشد. دیده می شود که در مواردی دوره های ضمن خدمت را حتی در کلاسهای خالی دانشکده ها یا ادارات دیگر هم برگزار می کنند.
5-3- ارزشیابی دوره
امتحانات آخر دوره های آموزش های ضمن خدمت یا برگزار نمی شود ویا اگر برگزار می شود بسیار فرمالیته و برای رفع تکلیف می باشد. در دوره های برگزار شده بندرت دیده شده که کسی از شرکت کنندگان نمره مردودی بیاورد. معمولا همه شرکت کنندگان چه آنهایی که در تمام جلسات شرکت کرده و چه آنهایی که درحداقل جلسات حضور داشته اند نمره قبولی و گواهی دریافت می کنند. شاید یکی از علل این وضعیت نبود منبع و یا کتابی واحد برای دوره می باشد.
امتحانات آخر دوره ها باید سؤالاتش قبل از تمام شدن دوره از منبع معرفی شده و نیز از اطلاعاتی که در کلاس توسط مدرس داده شده طراحی شده و توسط مدیر دوره و عوامل دیگر اجرا شود. بعد از پایان امتحان برگه ها در اختیار مدرس قرار داده شود تا بدقت آنها را تصحیح کرده و به مدیر دوره برگرداند.
4- دوره های غیر حضوری
معمولاً دوره های غیر حضوری با معرفی کتابی که حاوی اطلاعاتی مفید در زمینه های مختلف باشد معرفی می گردد. برسی کتابهای معرف شده یک به وضوح مشخص است که این کتابها بیشر در مورد مسایل عمومی دور می زند. این منابع معمولاً بیشتر منابع عمومی در باره مذهب، اجتماع، روانشناسی، روش های تدریس، مسایل شرعی می باشد. معیار انتخاب منابع روشن و شفاف نمی باشد. اگر منابع بیشتر تخصصی باشد شاید بهتر جواب داده شود. نحوه سؤال. بنظر می رسد روش انتخاب یک منبع. منابع معرفی شده از نویسندگانی گمنام که بیشتر اصول علمی نگارش را رعایت نکرده اند می باشد. انتخاب کتابهایی که در دنیا در صدر فروش کتاب باشد بهتر خواهد بود. برای مثال هر فیزیکدانی باید حتماً معرف استفن هوکینک بنم تاریخ مختصر زمان (A Brief History of Time) که جزو محبوبترین و پرفروش تریتن کتابها می باشد. کتابهای معرف شده بیشتر در مورد مسای مذهب مانند نماز، مهدویت، پیامبر دور می زند. یا قرائت و حفظ قرآن را خوانده باشد. می باشد. اگر این کتاب معرفی شود بهتر جواب خواهد داد تا اینکه کتابع . مساله مهم تر نحوه اجرای امتحان این کتاب می باشد: که معمولاً با تقلب در جلسات و بدون نظم برگزار می شود.
5- توصیه ها و نتایج
این مسأله که معلمان چگونه می توانند از آخرین یافته های علمی در یادگیری-یاددهی برای کمک به تدریسشان و بهبود آن سود ببرند، موضوعی اساسی و مهم می باشد. چگونه می توان به نسل های جدید دانش آموزانی که سواد کامپیوتری دارند درس داد؟ چگونه می توان با تغییرات و پیشرفت های سریع و شگرفی که در حوزه آموزش دروس و رشته های مختلف رخ می دهد همقدم شد؟ اینها سؤالاتی هستند که هنگام بحث درباره آنها مسأله آموزش معلم بیشتر از برنامه درسی نمود پیدا میکند. و در این میان توجه جدی به برنامه های تربیت معلم، آموزش قبل و حین خدمت و موقعیت اجتماعی معلمان که بیشتر توسط دولت کنترل می شود ضروری می باشد. قبل از هر چیز باید موقعیت اجتماعی معلمان تقویت شده و فقط به پاداش های معنوی بسنده نشده و آموزش معلمان با جدیت دنبال شود. دورنمای توجه ویژه به کیفیت آموزش دروس در مدارس ایران سیر نزولی را می پیماید.
"اچ.وو"(1995، ص. 2) می نویسد که حتی تحت بهترین شرایط یک معلم ریاضی در جامعه امریکا با اطلاعات اندک و ناچیزی وارد این حرفه می شود. وقتی یک معلم هندسه، مثلثات و یا جبر با چنین پیش زمینه ای شروع به کار می کند نتیجه قابل پیش بینی است. بنابراین ضروری است که برای بالا بردن استانداردها و قابلیت های معلم سخت گیریهایی اعمال شود.
در بحثی که گذشت تنها پاره ای از مشکلات پیش روی آموزش ضمن خدمت در سیستم آموزش و پرورش ایران بررسی شد. تربیت معلم و آموزش های ضمن خدمت نیاز به تجدید نظر کلی دارد.در حال حاضر بیشتر معلمان با در نظر گرفتن شاخص های آموزشی وعلمی به علت کمبود امکانات آموزشی فاقد تواناییهای لازم بوده و نیاز به آموزش های اساسی برای حرفه خود دارند.