منبع: | کتاب ترس را تجربه کنیم | تاریخ انتشار: | |
نویسنده: | سوزان جفرز | مترجم: | فروزان گنجی زاده |
چکیده: | |||
اگر تمام فکر و ذکر شما این باشد که در عوض «دادن» «بگیرید» آن وقت دچار خشم و رنجش و عدم آرامش خواهید شد. اگر طرز فکر ما این باشد که من اینکار را برای این انجام می دهم به شرطی که تو آن کار را برایم انجام دهی، این نیازی باور نکردنی است برای تحت کنترل درآوردن دیگران. [بخشیدن صادقانه و خالصانه نه تنها انسان دوستانه است بلکه در درون و روح ما نیز احساس زیباتر و بهتری ایجاد خواهد کرد]. |
|||
اگر تمام فکر و ذکر شما این باشد که در عوض «دادن» «بگیرید» آن وقت دچار خشم و رنجش و عدم آرامش خواهید شد. اگر طرز فکر ما این باشد که من اینکار را برای این انجام می دهم به شرطی که تو آن کار را برایم انجام دهی، این نیازی باور نکردنی است برای تحت کنترل درآوردن دیگران. [بخشیدن صادقانه و خالصانه نه تنها انسان دوستانه است بلکه در درون و روح ما نیز احساس زیباتر و بهتری ایجاد خواهد کرد]. برای بسیاری از ما بخشش بدون چشم داشت و انتظار تقریباً غیر ممکن است بیشتر ما به آن حد از بالندگی و پختگی نرسیده ایم که بدون چشم داشت ببخشیم خیلی از ما فکر می کنیم اگر اینکار را بکنیم فریب خورده ایم و به نظر احمق خواهیم رسید. وقتی شما صادقانه عشق و محبت، خوبی و خیلی چیزهای دیگر را به دیگران می بخشید ترسهای نهفته درونتان کم کم ناپدید خواهند شد. ما با نیازهای بسیار به دنیا می آییم و به مرور یاد می گیریم از خودمان مراقبت کنیم ولی عده ای هنوز هم مانند زمانی که در گهواره بوده اند رشد نکرده اند و نیاز به مراقبت دائمی از طرف دیگران دارند این افراد چیزی برای بخشش به دیگران ندارند این افراد نه عشق می دهند و نع عشق می گیرند به فکر سود و زیانهای تنها مادی هستند و دیگران و نیازهای آنها برایشان معنایی ندارد، اگر کسی به آنها بدی کنند نمی توانند او را عفو کنند آنها در درون خود دچار هراس، انتقام و کینه هستند و با کردارهای بچگانه زیست می کنند. افراد ترسو نمی توانند خالصانه و صادقانه ببخشند و دایم نگران از دست دست دادن حمایت دیگران، عشق آنها و چیزهای دیگر هستند این افراد با دادن احساس گناه به اطرافیانشان زیست می کنند و به آنها می قبولانند در ازای کارهایی که در گذشته یا حال برایشان کرده اند انتظار حمایت و تشکر و همراهی دارند. [وقتی بدون چشم داشت و از موضع عشق می بخشیم زندگی و جهان بیشتر از آنچه تصورش را می کردیم به ما پس خواهد داد]. 1. بنابراین از همین حالا دست به کار شوید برای اشخاصی که در زندگی تان حضور دارند و یا در گذشته اهمیت داشته اند لیستی تهیه کنید چه به شما کمک کرده اند یا در حقتان بدی در هر حال به سراغشان بروید و از آنها سپاس گذاری کنید اگر افرادی هستند که از آنها نفرت دارید یا نمی توانید با آنها ارتباط برقرار کنید مثل شوهر سابق، رئیس سابق و غیره در یک اتاق تنها بنشینید و چشم ها را ببندید و آن شخص را مجسم کنید و از او بابت هر آنچه با شما انجام داده تشکر کنید شاید کار آسانی نباشد ولی به مرور زمان آن خشم و رنجش از بین می رود و جای آن را عشق و بخشش فرا می گیرد درست است این افراد مایه رنج ما بوده اند اما به یاد داشته باشید که آنها حاوی درسها و پیامهای ارزشمند از طرف جهان هستی و به عنوان معلمانی آموزشگر برای شما بوده اند. اگر خشم و نفرت و رنجش خود را بیرون نریزید و همچنان در دل به فکر انتقام باشید جسمتان را بیمار و نابود خواهید کرد. 2. تحسین و تمجید کنید: بسیاری از افراد در روابطشان بر جنبه های منفی تکیه می کنند و از اینکه دائماً به افراد مهم زندگی شان تذکر دهند که مرتکب اشتباه شده اند ابا ندارند ما باید اطرافیانمان را تحسین و تمجید و بابت تلاشهایشان از آنان تشکر کنیم به آنها نیرو دهیم و عشقمان را بی قید و شرط نثارشان کنیم در مورد ایرادات و ضعفهایشان صبور باشیم و سعی کنیم کمکشان کنیم که هر روز بیشتر رشد کنند و تعالی یابند. 3. پول اعطا کنید: صرفنظر از اینکه تا چه اندازه ثروتمند هستیم ترس در مورد پول غالباً بر ما چیره می شود. شروع کنید پول ببخشایید این به این معنا نیست که پول خود را حیف و میل کنید، شرط تعادل، شاه کلید دروازه کسب مؤفقیت است اگر وضع مالی مناسبی دارید از کمک به مؤسسات خیریه و افراد نیازمند دریغ نکنید اگر وضع شما زیاد مناسب نیست می توانید اندکی و هر چه در وسعتان است ببخشید می توانید لباسهایی که زیاد مورد استفاده نیست ببخشید یا وسایلی که نیاز ندارید. 4. عشق عطا کنید : وقتی به فردی اجازه می دهیم همان کسی باشد که هست و سعی در عوض کردن او نکنیم این اعطا کردن عشق است، وقتی به کسی اعتماد می کنیم و به او اعتماد به نفس می دهیم این عشق است، وقتی دیگران را آزاد می گذاریم تا بیاموزند و رشد کنند این عشق است. عشق ورزیدن، توانایی برای اعطا کردن است. موهبتها و نعمتها همه جا هستند فقط باید آنها را درست ببینید، کمبودها فقط در ذهن ما هستند وفور نعمت در همه جا هست. کمبود به خاطر پول یا چیزهای دیگر نیست به خاطر عشق است. مرتب به خود یادآوری کنید که هدف شما رسیدن به مرحله ای است که بتوانید یک بخشنده باشید وقتی بخشنده باشید چیزی ندارید که به خاطر از دست دادن آن بترسید بلکه قدرتمند و دوست داشتنی می شدید. جرج برنارد شاو می نویسد: در زندگی لذتی حقیقی است که برای مقصودی که خودتان به عنوان هدفی ثروتمند تشخیص می دهید مورد استفاده قرار بگیرید، و به جای آدم هالوی خودپرست بیقرارِ بدحال و غمگین که گلایه می کند چرا جهان خود را وقف خوشحال کردن او نمی کند، به عنوان نیرویی از طبیعت به کار گرفته شوید. من بر این باورم که زندگی متعلق به کل جامعه است و تا زمانی که در قید حیاتم برای من مایه مباهات است هر کاری که می توانم به خاطر آن انجام بدهم. می خواهم هنگام مرگ کاملاً از من استفاده برده باشند. زیرا هر چقدر سخت تر کار کنم بیشتر زندگی می کنم. در زندگی محض خاطر خود زندگی شادمانم زندگی برای من شمعی کوتاه نیست بلکه مشعل باشکوهی است که باید در همین لحظه آن را حفظ کنم و پیش از اینکه آن را تحویلِ نسل های آینده بدهم تا جایی که در توان دارم باید آن را با درخشندگی مشتعل نگه دارم. |