چه بخواهیم و چه نخواهیم، انسان خنثی وجود ندارد. کم نشان دادن تفاوتهای زن و مرد حتی می تواند مشگل افرین و خطرناک باشد. زیرا اگر 2 جنس از تفاوت دنیاهای روانی و زیستی خود با جنب نباشند چگونه می توانند ارتباطی مسالمت آمیز، همراه تفاهم و همدلی و درک متقابل از هم ایجاد کنند و مشکلات ومسایل خود را از طریق گفتگو و زباد عواحل کنند.

چه بخواهیم و چه نخواهیم، انسان خنثی وجود ندارد. کم نشان دادن تفاوتهای زن و مرد حتی می تواند مشگل افرین و خطرناک باشد. زیرا اگر 2 جنس از تفاوت دنیاهای روانی و زیستی خود با جنب نباشند چگونه می توانند ارتباطی مسالمت آمیز، همراه تفاهم و همدلی و درک متقابل از هم ایجاد کنند و مشکلات ومسایل خود را از طریق گفتگو و زباد عواحل کنند. 95% خصوصیات و رفتار زیست شناختی مردان و زنان یکی است هر 2 ما یک مغز، یک بدن، 2 دست و 2 پا داریم نفس می کشیم ، غذا می خوریم و غیره. فقط 5% باقی مانده است که مشکل می آفریند. این 5% کوچک ولی مهم به تفاوتهای در شیوة‌تفکر ، بیان احساسات و عواطف ، ارجحیتهای نزدگی و نوع ارتباط برقرار کردن ما مربوط می شوند. وقتی یک از میلیونها اسپرم مرد وارد تخمک زن می شود، 23 جفت کروموزم با هم یکی شده و سلول اولیه را ایجاد می کنند همین سلول کوچکف کل وجود یک انسانو شخصیت او رادر خود جای داده است. زن ترتیبک xx و مرد xy است. کروموزم x شامل خصوصیات زنانه و y شامل خصوصیات مردانه می باشد. مثل قد بلند، پرخاشگری و تواناییهای تجسم فضایی و x خصوصیات کوچکی جثه، حجب و حیا، حساسیت و تواناییهای کلامی را دربر می گیرد. و با توجه به عوامل ژنتیکی و DNA که باعث انتقال و ظهور ژنها و یک ویژگی معین است می توان فهمید که چرا مردان بیشتر به علوم محض ، کامپیوتر علاقه دارند و بیشتر جنایتهای خشونت آمیز به وسیلة آنان صورت می گیرد و زنان بیشتر بر علوم انسانی و دچار افسردگی می شوند. چون زنها دستگاه تناسلی شان درد رون واقع شده و بیشتر بر جنبه های درونی زندگی و روابط خود علاقه دارند و مردان به جنبه های خارجی موجودیت و روابط علاقه نشان می دهند. در تمام دوره های فعالیت جنسی یک زن معمولی 400 تخمک ازاد می کند در حالی که بیضه ماهر 48 ساعت انبار اسپرماتوزوئیدهای خود را که 500 میلیون است را تخلیه و دوباره پر می کند. زن هر 28 روز یک تخمک آزاد می کند که بر طرف لولة رحمی حرکت می کند اگر بارور نشود دفع می شود بنابراین همان یک تخمک گنجینه ای گرانبها است یک مرد معمولی در طول زندگی خود حدود5000 بار به اوج لذت جنسی می رسد و 000/000/000/500/2 اسپرم تولید می کند. بنابراین یک اسپرماتوزوئید ارزش زیادی ندارد و به راحتی تعویض می شود تنها قویترین اسپرم است که شانس دارد به رحم برسد و با تخمک مخلوط شود و بقیه آنها دفع می شوند. اگر شما هورمونهای زنانه را که شامل پروژسترون و استروژن در زن است داشته ابشید شانس بیشتری برای عمر طولانی خواهید داشت. احتمالب یشتری هم خواهد بود که افسرده شوید، ترسهای مرضی را بگیرید .ا ما استرس را خوب تحمل می کنید. رفتار و منش شما تا حدود زیادی تحت تأثیر عادات ماهیانه قرار دارد؛ حال وحوصلة شما به یک باره ممکن است تغییر کند و به پرخوری و کم خوری ممکن است گرفتار شوید. شما در زمینة احساسات و کنترل آنها استادید، راحتی و آسودگی دیگران مشغلة ذهنی شماست و مهارتهای ظریفتر و بهتری خواهید داشت. اگر هورمونهای مردانه داشته ابشید که شامل تستوسترون و آندوژن است احتمال بیشتری وجود خواهد داشت که قربانی سقط زود رس بشوید یا در همان دوران اولیه کودکی فوت کنید، سیستم ایمنی بدن شما ضعیفتر خواهد بود و آسیب پذیری ش در مقابل حملات قلبی و زخم معده بشتر است. و بشتر احتمال خواهد داشت که به اسیکنروفرن، بزهکاری و یا جنایتکار تبدیل شوند. ولی شانس بیشتری دارید که نابغه شوید، منطق شما از لحاظ ریاضی و تجسم قضایی قوی است شما رقابت گروه سلطه گر خواهید بود. از لحاظ کالبد شناسی باید دانست که اندامهای جنسی مردانه و زنانه هر دو، از همان سلول اولیه ایجاد می شوند از هفتة 6 به بعد است که به علت برنامه ریزی ژنتیکی تفاوت بین اندامهای جنسی پدیدار می شود. به جز این اندام بقیه اندمهای شباهت کافی با هم دارند در سالهای اولیه دخترها زودتر از پسرها می خزند، می نشینند و راه می روند و حرف می زنند پسرها فعالتر و پر جنب و جوش ترند اینها هیج کدام نشان برتری یک جنس بر دیگری نیست بلکه نشان تفاوتهای ژنتیکی و روانی است. شنوایی زنها از مردها بیشتر است و به خصوص بعد از زایمان و بویای آنها در عادت ماهانه 10 برابر قدرت بویایی مردان می تواند باشد، زن به لمس حساستر است در واقع مردها قدرت بینایی بهتری در روز دارند. مغز مرد به طور متوسط (1375) گرم اندکی سنگین تر و بزرگتر از مغز زن است . چون در بدن او هم سنگینتر و بزرگتر است . بنابراین این هیچ امتیازی برای مرد محسوب نمی شود. مردها نیمکرة چپشان که آنرا نیمکرة غالب می نامیم رشد یافته تر از راست است نیمکره چپ (محل تحلیل، استدلال، منطق تفکر عقلانی و زبانی) وراست کلی گراست محل (احساسات، ادارک، انجام امور بینایی درک روابط فضایی است). جسم پنبه ای که نواری سفید رنگ است 2 نیمکره را به هم وصل می کند و این جسم پنبه ای 40% در زنان رشد یافته تر از مردان است و به همین دلیل زنان بیشتر و سریعتر می توانند بر عواطف و حافظه خود دست یابند. هیپوتالاموس مغز محل (تغذیه – گریز – پرخاشگری و فعالیت جنسیا ست) هیپتولاموس مردان بزرگتر از زنان است اما هیپوتالاموس مردان نمی تواند 2 نوع اطلاعات را همزمان درک و ترجمه کند در حالی که مال زنان با اینکه کوچکتر است می تواند اینکار را انجام دهد بنابراین، مرد نمی تواند، به طور همزمان روی احساس لذت و حرفهای عاشقانة زنش متمرکز شود. به طور کل معلوم شده مغز زن کمتر به صورت جانبی و بیشتر کلی عمل می کند. مرد تخصصی و سازمان یافته . زن مغزش به شکل رادار عمل می کند و به راحتی می تواند به مجموع اطلاعات دسترسی داشته باشد و با هر 2 نیمکره ارتباط بهتری دارد. مرد به علت تخصصی بودن مغزش بهتر می تواند بر زبانهای مختلف حرف بزند و مغز او مثل یک تلسکوپ احتیاج دارد به یک نقطه خیره شود و تمرکز کند تا آنرا انجام دهد. اگر قسمت لذت و گفتار مرد آسیب بخورد برای همیشه احتمال اینکه این 2 را از دست دهد زیاد است اما بقیه قسمتهای مغز زن این نقایص را در او جبران می کند. پس زن و مرد برابر هستند، اما متفاوت از نظر کیفی و از نظر کمی، در زمینة تفاوتهای رفتاری مردان با روشهای فیزیکی راحتترند مثال اگر مردی غمگین یا شاد است با فرم بدنی خود نشان می دهد و زن با روشهای احساسی و ذهنی خود. برای زنها هیجان یک بهانه برای ایجاد ارتباط است که می خواهند آن را بیان و با دیگران قسمت کنند و هیجان برای یک مرد یک مشکل است که به دنبال آن می رود تا آن را حل کند. به دلیل این تفاوت رفتاری وقتی زن هیجان زده است و دارد داستانی را برای همسرش تعریف می کند مرد فکر می کند که قسمتی از مشکل است بنابراین سعی می کند به زنش کمک کند تا هیجانش از بین برود، زن در مقابل فکر می کند مرد می خواهد حرف آخر را بزند و درک نشده و این ایجاد مساله خواهد کرد. زن می خواهد از عشق حرف بزند اما آن را انجام ندهد، نوازش و لمس شود و مورد تحسین قرار بگیرد بدون اینکه مرحلة نهایی رابطه صورت گیرد. مرد به صورت یکنواخت عمل می کند و کمتر انعطاف پذیر است در رابطة جنسی، در حقیقت تفاوت در ارتباط برقرار کردن بین زن و مرد مثل زبان انگلیسی و ژاپنی است. زنان، برای ایجاد ارتباط و بیان حالتهای روانی و احساسی خود از صحبت استفاده می کنند. ولی مردان از زبان برای انتقال اطلاعات و دریافت آن بهره می برند. برای مرد زبان عملکرد ابزای دارد و برای حفظ استقلال او به کار می رود زنان بیشتر از زندگی خصوصی حرف می زنند و مردان از زندگی خصوصی برای استراحت در سکوت بهره می برند. زنان کوچکترین ناراحتیها و نگرانیها را بیان می کند و مردها فکر می کنند اگر ناراحتیها را بگویند مورد انتقاد و سرزنش قرار می گیرند. زنان از صحبت برای تایید شدن بهره می برندو مردان برای قدرت طلبی. مردان برای احساس بهتر پیدا کردن خود را منزوی و زنان تلفن کرده و حرف می زنند مردان برای پایان دادن به جر و بحث می خواهند رابطة جنسی برقرار کنند و زنان می خواهند قبل از رابطه جر و بحث را تمام کنند.
 مردان دست گلی از 24 گل رز به زنان می دهند تا عشق خود را هدیه کنند ولی زن ترجیح می دهد که 24 بار و هر بار یک شاخه گل و ترجیحاً هر بار متفاوت به او بدهند.