تفکر اقتصادی درباره سیاست

منبع: دنیای اقتصاد تاریخ انتشار: 1390-03-02
نویسنده: مترجم: حسین راستگو
چکیده:

میمی و ریچارد فارینا زوج خواننده آواز‌های محلی در دهه 1960 بودند. ریچارد بعد از میهمانی تولد 21 سالگی میمی با موتور‌سیکلت تصادف کرد و در‌گذشت.



سياستمداران و محرك‌‌ها:
تفكر اقتصادي درباره سياست


اين يك تراژدي وحشتناك بود. در مراسم خاك‌سپاري ريچارد، جودي كالينز آواز معروف و خاص خود به نام Amazing grace را خواند. بايد بسيار تاثير‌گذار بوده باشد. جوآن بائز، خواهر ميمي، اگر در اين مراسم بود، چيزي را به مناسبت چنين اتفاق درد‌ناكي مي‌خواند، اما متاسفانه او در اين مراسم نبود. در آن زمان در تور كنسرت خود در اروپا به سر مي‌برد. به ميمي تلگرام زد كه تصميم گرفته به جاي اينكه به خانه بيايد و خواهرش را دلداري دهد، در اروپا بماند. چرا؟ جوآن توضيح داد كه اين چيزي است كه ريچارد از او مي‌خواست. مي‌گفت كه اگر به تور خود ادامه مي‌داد، مي‌توانست درباره موسيقي ريچارد صحبت كند. ميمي چند سال بعد در مصاحبه‌اي گفت كه به واقع ريچارد ترجيح مي‌داد كه جوآن با شنيدن خبر مرگ او به لحاظ عصبي به هم بريزد و قادر به اجراي برنامه‌اش نباشد.
نمونه‌اي ساده‌تر زماني رخ مي‌دهد كه دوستي با شما تماس بگيرد و بخواهد نكته مهمي را درباره زندگي‌اش بگويد، اما شما مشغله‌هاي زيادي داريد. بعد از مدتي صحبت‌تان را تمام مي‌كنيد و مي‌گوييد «خوب، فعلا خدا‌حافظ». منظور‌تان واقعا اين است كه «بايد بروم»، اما تلاش مي‌كنيد كه آن را به گونه‌اي بگوييد كه زياد خود‌خواهانه به نظر نرسد.
ما بسته‌اي هستيم از انگيزه‌هاي مختلف. غالبا بين آنچه كه براي خودمان بهترين است و آنچه كه بهترين نتيجه را براي ديگران دارد، گير مي‌كنيم. در دو‌راهي انجام كار درست و كار ساده يا بي‌درد‌سر قرار مي‌گيريم. برخي اوقات راه فدا‌كارانه و غير‌خود‌خواهانه را بر‌مي‌گزينيم. هزينه‌ها و منافع بر انتخاب‌هاي ما اثر مي‌گذارند. اگر جوآن بائز تور خود را به جاي اروپا در كاليفرنيا بر‌گزار مي‌كرد، حضور در مراسم خاك‌سپاري هزينه‌اي كمتر را براي او به بار مي‌آورد. شايد در آن صورت تصميم مي‌گرفت كه در اين مراسم حاضر شود. وقتي كه دوستي با صدايي گريان به ما زنگ مي‌زند، حتي اگر كار‌هاي ديگري داشته باشيم، احتمال اينكه خوب به صحبت‌هاي او گوش دهيم، بيشتر است.
اما وقتي كه گزينه خود‌خواهانه را بر‌مي‌گزينيم، به ندرت به احساسات واقعي‌مان اعتراف مي‌كنيم، بلكه توضيحي زيبا را براي توجيه كار‌مان مي‌يابيم. وقتي كه مربي يك تيم فوتبال، چه به خاطر شكست‌هايش و چه به اين خاطر كه فكر مي‌كند شغلي بهتر برايش وجود دارد استعفا مي‌دهد، غالبا به دنيا مي‌گويد كه دليل كارش اين است كه مي‌خواهد اوقات بيشتري را با خانواده‌اش بگذراند.
سياستمداران به محرك‌ها پاسخ مي‌دهند
سياستمداران نيز مثل بقيه ما هستند. انجام كار درست براي آنها سخت است. ادعا مي‌كنند كه در كار خود اصولي دارند، اما اگر اصول‌شان در تعارض با مصلحت قرار گيرد، غالبا راهي را براي توجيه نفع خود پيدا مي‌كنند. اگر چيزي را كه براي نفع شخصي، ايده‌آل يا بسيار خوب است فدا كنند،‌ بي‌ترديد مي‌گويند كه اين كار تنها به خاطر كودكان يا محيط‌زيست يا دست‌كم به خاطر صلاح جامعه انجام شده است.
سياستمداران كه صرفا انسان‌هايي مثل ديگران هستند، به محرك‌ها پاسخ مي‌دهند. آنها آميزه‌اي از انساني خود‌خواه و فدا‌كار هستند و هنگامي كه محرك‌ها به انجام كار غلط، ولو خود‌خواهانه سوق‌شان دهد، چرا بايد تعجب كنيم؟ چرا ادعا‌هاي آنها درباره اصول و سر‌سپردگي‌شان به خير عمومي بايد ما را فريب دهد؟
سياستمداران را نمايندگان خود مي‌خوانيم و آنها غالبا ادعا مي‌كنند كه براي ما مبارزه مي‌كنند، اما وقتي كه به اين موضوع مي‌انديشيم، در‌مي‌يابيم كه منافعي مختلف داريم و هيچ سياستمداري نمي‌تواند واقعا براي همه ما بجنگد. به نا‌چار منافع و اميال ما با يكديگر بر‌خورد پيدا مي‌كنند و سياستمداران وادار مي‌شوند كه بين منافع عمومي و خصوصي يكي را انتخاب كنند. كدام يك در اين ميان برنده مي‌شود؟
پاسخ اين پرسش به قيودي كه سياستمداران در برابر خود دارند، وابسته است. از اين رو سياستمداران در نظامي كه رقابت و انتخابات معنا‌داري در آن وجود دارد، به احتمال بيشتر سياست‌‌هايي خو‌شايند براي عامه مردم را پي مي‌گيرند. ديكتاتور‌ها مجال بيشتري براي پي‌گيري نفع خود به بهاي ضرر ديگران دارند.
چه بخواهيم و چه نخواهيم، اين واقعيتي گريز‌ناپذير است كه حتي وقتي سياستمداران به ميانجي رقابت واقعي يا بالقوه به قيد كشيده مي‌شوند، باز هم فضاي زيادي براي پيگيري منافع خود دارند؛ چون سطح آگاهي در ميان راي‌دهندگان كامل نيست. ممكن است راي‌دهندگان اطلاعات نا‌درستي داشته باشند يا به گونه‌اي منطقي نا‌آگاه باشند. داشتن اطلاعات خوب براي راي‌دهندگان پر‌هزينه است. اين امر حتي در نظام‌هاي دموكرات نيز به سياستمداران فرصت مي‌دهد كه منافعي خاص را به بهاي زير پا گذاشتن منافع عمومي پي بگيرند.
قاچاقچي‌ها و باپتيست‌ها
اين امكان موجود براي سياستمداران در دموكراسي‌ها، پيامد‌هايي عجيب را به بار مي‌آورد. اين شرايط باعث مي‌شود كه سياستمداران بتوانند در آن واحد هم كار درست را و هم كار غلط را انجام دهند. اين چگونه امكان‌پذير است؟ در ادامه خواهيم ديد. نكته‌اي حتي عجيب‌تر اين است كه اطلاعات ناقص موجود براي راي‌دهندگان حتي مي‌تواند اين امكان را به سياستگذاران بدهد كه كار غلط را انجام دهند و آن را به عنوان كار درست جا بيندازند.
بروس ياندل از واژه‌هاي قاچاقچي‌ها و باپتيست‌ها براي توضيح اتفاقي كه در صورت تعارض انگيزه‌اي خوب با منافع خاص رخ مي‌دهد، استفاده مي‌كند.
اگر شوراي شهر فروش نوشيدني را در روز‌هاي يك‌شنبه ممنوع كند، باپتيست‌ها خوشحال مي‌شوند - شرب نوشيدني در روز‌هاي يك‌شنبه درست نيست. قاچاقچي‌ها نيز خوشحالي مي‌كنند، چون اين كار تقاضا براي خدمات‌شان را بالا مي‌برد.
باپتيست‌ها سر‌پوشي را براي انجام كاري كه قاچاقچي‌ها خواهان آن هستند، به سياستمداران مي‌دهند. هيچ سياستمداري نمي‌گويد كه مي‌خواهيم فروش نوشيدني را در يك‌شنبه‌ها قدغن كنيم تا قاچاقچياني كه از فعاليت‌هاي تبليغاتي‌اش حمايت مي‌كنند، ثروتمند‌تر شوند. سياستمدار دستش را به سوي آسمان بلند مي‌كند و درباره سر‌سپردگي‌اش به اصول اخلاقي داد سخن سر مي‌دهد، اما با دست ديگر، كمك‌هاي (يا رشوه‌هاي) قاچاقچيان به فعاليت‌هاي تبليغاتي‌اش را جمع مي‌كند.
ياندل به اين نكته اشاره مي‌كند كه تقريبا تمام مقرراتي كه نيتي خوب در پس آنها قرار دارد، جماعتي از قاچاقچيان را نيز در پشت خود دارند - منظور گروه‌هايي داراي منافع خاص است كه از آرمان‌‌گرايي فعالان و ديگر‌خواهان سود مي‌برند.
اگر اين تمام چيزي بود كه در نظريه ياندل وجود داشت، مي‌گفتيم كه سياست به افرادي عجيب و غريب كمك مي‌كند، اما اوضاع واقعا بسيار نوميد‌كننده‌تر از اين است. آنچه كه غالبا رخ مي‌دهد، اين است كه مردم عامه خواهان وضع قانون هستند، اما به شكلي كه گريزي از آن نيست، به چگونگي ساخت اين قانون توجهي نمي‌كنند. چرا بايد به اين روند دقت كنيم؟ همه‌مان كار و زندگي داريم. سر‌مان خيلي شلوغ است؛ اما قاچاقچي‌ها اين گونه نيستند. آنها سهمي بسيار بزرگ در چگونگي ساخت قانون دارند. مشكل هميشه در جزئيات نهفته است و در بيشتر مواقع سياستمداران جزئياتي را در قانون مي‌گذارند كه بيش از آنكه به نفع عموم مردم باشد، به نفع قاچاقچيان است.
رابرت بيرد، دوست قاچاقچي‌ها
در دهه 1970 سولفور دي‌اكسيد منتشر‌شده از دود‌كش كار‌خانه‌هاي نواحي شمال مركزي آمريكا باران‌هايي اسيدي را در شمال شرقي اين كشور به بار آورد. جنجالي براي پاك‌سازي هوا به پا شد - طرفداران محيط‌زيست و شهر‌وندان عادي خواهان وضع قانوني در اين باره شدند. اين كار بايد نسبتا ساده مي‌بود. مي‌دانيم كه چگونه بايد از چيزي بكاهيم - بايد گران‌ترش كنيم. از اين رو ارزان‌ترين راه براي حل مشكل سولفور دي‌اكسيد، ماليات‌بندي بر مواد منتشره از دود‌كش‌ها بود. اين كار باعث مي‌شد كه كار‌خانه‌ها براي يافتن ارزان‌ترين راه جهت كاستن از ميزان مواد منتشره انگيزه پيدا كنند. در گذر زمان تكنولوژي‌هايي بهتر و بهتر براي كاستن از اين بار مالياتي پديد مي‌آمد.
اما كنگره مالياتي را بر اين موادبار نكرد و در عوض استفاده از يك تكنولوژي را اجباري ساخت. متمم‌هاي سال 1977 بر قانون هواي پاك، يكايك كار‌خانه‌ها را ملزم مي‌كرد كه فيلتري را بر دود‌كش‌هايشان نصب كنند. اين فيلتر‌ها به شكلي باور‌نكردني پر‌هزينه بودند - قيمت هر كدام‌شان نزديك به 100 ميليون دلار بود. اين كار هوا را پاك‌تر كرد و در عين حال، بر ثروت توليد‌كنندگان دود‌كش افزود. سازندگان فيلتر‌ها سوءاستفاده‌ كردند. آنها در چانه‌زني و اعمال فشار براي تصويب قانون به طرفداران محيط زيست پيوستند. اين زياد بد نيست. شايد فيلتر‌ها بهترين تكنولوژي بودند و حتي اگر مالياتي بر كار‌خانه‌ها بار مي‌شد، سازندگان آنها سود مي‌بردند.
اما سوءاستفاده‌كنندگان واقعي شركت‌هاي زغال‌سنگ ويرجينياي غربي بودند. اگر از ماليات براي كاستن از انتشار سولفور دي‌اكسيد استفاده شده بود، انگيزه‌اي براي پاك‌سازي هوا به وجود مي‌آمد. يك راه براي اين كار استفاده از تكنولوژي‌هايي مانند فيلتر است. راهي ديگر، سوزاندن زغال پاك‌كننده است. اين نوع زغال‌سنگ (كه سولفور اندكي دارد) از خارج از غرب مي‌آيد و زغال‌سنگ كثيف (با محتواي سولفور بالا) در ويرجينياي غربي توليد مي‌شود و سناتور بيرد نماينده اين ايالت بود. او كاري كرد كه استفاده از فيلتر اجباري شود؛ البته به خاطر دلايل زيست‌محيطي، به خاطر هواي پاكيزه‌تر و بي هيچ ترديدي براي كودكان؛ اما همچنين براي دوستانش در كسب‌و‌كار زغال‌سنگ. هوا پاك‌تر شد؛ اما به قيمتي بسيار بيشتر از آنچه لازم بود.
براي كودكان
در بد‌ترين نمونه‌هاي وحدت سوءاستفاده‌كنندگان و باپتيست‌ها، اين گونه نيست كه نيات خوب از موضوع اصلي خود انحراف يابند يا با هزينه‌اي بالاتر توسط سوءاستفاده‌كنندگان عملي شوند، بلكه جلوي بروز آنها گرفته مي‌شود.
داد‌ستان‌هاي كل برخي ايالت‌هاي آمريكا بر اين پايه كه شركت‌هاي توليد تنباكو با بيمار كردن افراد هزينه‌هايي را بر بودجه‌هاي ايالتي بار مي‌كنند، آنها را به اقدامات حقوقي تهديد كردند. دست آخر اين شركت‌ها مورد پيگرد قانوني قرار گرفتند. اين پيگرد قانوني كه فعالان ضد‌تنباكو و شهر‌وندان معمولي دلمشغول ماليات‌ها و سلامت همشهريان آن را تحسين مي‌كردند، ماليات‌هاي بار‌شده بر اين شركت‌ها را براي تامين بودجه برنامه‌هاي مربوط به سلامت كودكان بالا برد. همه اين روز را روزي شكوهمند مي‌دانستند. چه كسي مي‌توانست با چنين نتيجه‌اي مخالفت كند؟ تنها افرادي انگشت‌شمار بر‌آشفته شدند كه اين فرآيند يكسره بر خلاف قانون بوده و آزادي را تحديد كرده است، اما مدافعان آن پاسخ مي‌دادند كه نگاهي به منافع اين كار بيندازيد - شركت Big Tobacco جريمه شده، سيگار كشيدن با مانع روبه‌رو شده و سلامتي كودكان افزايش يافته است.
البته اوضاع اين گونه پيش نرفت و داستان به اينجا ختم نشد، اما چه كسي به اين نكته توجه كرد؟ چه تعداد از شهر‌ونداني كه به سيگار كشيدن اهميت مي‌دادند، واقعا بررسي كردند كه اين پيگرد قانوني چگونه عمل كرده است؟ تنها آگاهي از نكات كلي كافي به نظر مي‌رسيد - شركت‌هاي توليد تنباكو مجازات شدند و كودكان مورد محافظت قرار گرفتند؛ اما سوءاستفاده‌كنندگان نه تنها به اين نماي كلي، بلكه به جزئيات آن نيز بسيار توجه داشتند. بله، توليد‌كنندگان تنباكو به واسطه ماليات‌هاي بالا «تنبيه» شدند، اما اين ماليات را در قالب قيمت‌هاي بالا‌تر به افراد سيگاري منتقل كردند. درست است كه قيمت‌هاي بالا‌تر به معناي فروش كمتر است؛ اما حاشيه سود شركت‌هاي توليد تنباكو به خاطر شيوه ساخت اين قانون عملا افزايش يافت. قانون مورد اشاره، هزينه گسترش سهم بازار را براي توليد‌كنندگان سيگار‌هاي ژنريك و بنگاه‌هاي تازه‌وارد به گونه‌اي باز‌دارنده بالا برد و مايه‌اي شد براي آن كه توليد‌كنندگان تنباكو بتوانند قيمت‌ها را بيشتر از حالت معمول بالا برند، چون بال و پر رقبايشان چيده شده بود.
پس شركت‌هاي توليد تنباكو سوءاستفاده‌كننده بودند. آنها عملا از اين پيگرد قانوني سود بردند؛ اما سوءاستفاده‌كنندگان واقعي، وكلايي بودند كه با داد‌خواهي‌هاي خود در داد‌گاه‌ها به داد‌ستان‌هاي كل كمك كردند. آنها در عوض تلاش‌هاي خود سالانه 500 ميليون دلار مي‌گيرند. بله، بايد سخت كار مي‌كردند. يك وكيل به ازاي هر ساعت كار خود 92 هزار دلار دريافت مي‌كرد. به ازاي هر ساعت. كار او بايد بسيار شاق و طاقت‌فرسا بوده باشد. اين قانون كلا براي كودكان بود.
ياد‌تان مي‌آيد؟
هيچ كودكي جا نماند
وقتي يك قانون را «هيچ كودكي جا نماند» نام مي‌گذارند، مي‌دانيم كه جماعتي از سوء استفاده‌كنندگان پشت آن قرار دارند. نجات كودكان در ميان تعداد زيادي از افراد چنان محبوب است كه جزئيات قوانين مي‌توانند امكانات بسياري را پديد آورند. يك بخش از قانون «هيچ كودكي جا نماند»، برنامه‌اي 1 ميليارد دلاري به نام «اولين قرائت» براي كمك به مناطقي با مدارس كم‌در‌آمد بود تا برنامه‌هاي بهتري را براي پرورش مهارت قرائت دانش‌آموزان به كار گيرند.
اما اين برنامه عملا بايد چگونه پياده مي‌شد؟ آن گونه كه وزارت آموزش مي‌گويد، «بسيار ساده؛ «اولين قرائت» بر چيز‌هايي كه اثر‌گذار هستند تمركز مي‌كند و شيوه‌هايي ثابت‌شده از آموزش قرائت اوليه را پشتيباني مي‌نمايد.»
اين بسيار جالب به نظر مي‌رسد برنامه قرائت براي كودكان كم‌در‌آمد كه بر شيوه‌هاي اثبات‌شده استوار است. البته اين به واقع يك بلاي سياسي بود؛ 



ارسال محتوا به دوستان نظرات خود را در رازنامه ثبت کنید                به اشتراک گذاری محتوا در فیسبوک به اشتراک گذاری محتوا در گوگل پلاس به اشتراک گذاری محتوا در لینکدین به اشتراک گذاری محتوا در توی تر

مشخصات ثبت اطلاعات

مدیریت رازنامه

مدیریت رازنامه

تاریخ ثبت:
1390/03/03
بروزرسانی:
1390/03/03
آخرین مشاهده:
1403/01/19

نظرات و پیشنهادات


دریافت آخرین اطلاعات رازنامه
با ثبت پست الکترونیکی خود و یا دوستان خود همیشه از آخرین اطلاعات سایت آگاه شوید.

دریافت آخرین اطلاعات رازنامه

پرسش ها و پاسخ ها

    با عرض سلام و خسته نباشید در صورتی شرکتی به عنوان اسپانسر با ما مشغول فعالیت باشد از نظر اداره مالیاتی پول های واریزی از طرف اسپانسر به چه صورت شناسایی میشود ؟ آیا معاف از مالیات است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    باسلام من کاردان دامپزشکم باشراکت مرغداری خریدیم مرغدار نمونه کشور شدم سرم کلاه گذاشتن مرغداری رو فروختن .میخوام کار شروع کنم نمیدونم چیکار باید بکنم.از مردم فراری شدم میترسم با هر کس کار کنم سرم کلاه

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام،وقت بخیر زمانی که لیست تعدیل حقوق تهیه می گردد و حقوق و عیدی از مالیات معاف می گردند در سیستم حسابداری چطور باید مالیات حقوق را کسر کرد متشکرم

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام وقت بخیر من دوتا حساب دارم به نام پیش دریافت عوارض و ارزش فزوده و پیش پرداخت عوارض و ارزش افزود موقع پرداخت ارزش افزوده و عوارض چطوری سند بزنم و این که چرا تفاوت ارزش افزوده خرید من و ارزش ا

    مانوئیل یوحنائی
    مانوئیل یوحنائی ( حسابداری مالی و مالیاتی -حسابداری صنعتی - حسابرسی - حسابرسی داخلی  )

    سلام ، وقت بخیر نحوه سند زدن پرداختی بیمه تامین اجتماعی به چه صورته ؟ بدون این که تو لیست حقوق و دستمزد بیام ه صورت جداگانه چطوری ثبت بزنم؟

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام به مشاور محترم من تازه دیپلم در رشته حسابداری گرفته ام نمی دانم به تحصیل در دانشگاه ادامه دهم یا خیر ؟ با توجه به اینکه بیکاری در مقطع دانش آموختگان عال زیاد است چه کنم ؟ لطفا" رهنمایی بفرمائید

    عیسی ذوقی
    عیسی ذوقی ( مشاور بازرگانی، مالی ومالیاتی  )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت جنابعالی چنانچه پروانه بهره برداری کارگاه یا کارخانه ای که در شهرک صنعتی به نام فرد باشد ولی همین شخص مدیرعامل شرکتی باشد که در همان کارگاه مشغول تولید است و برای آن شرکت دفاتر قانونی تهی

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت استاد محترم برای آموزش کارکنان در دوره آموزشی اکسل در حسابداری میخواستم ببینم چطوری باید با شما هماهنگی کنیم. با تشکر

    مهدی مقدسی
    مهدی مقدسی ( مشاوره مالی ،حسابداری و حسابرسی مالی و مالیاتی ،قانون مالیات های مستقیم. اکسل .قوانین بازار سرمایه، )