یورش به پس‌انداز

منبع: دنیای اقتصاد تاریخ انتشار: 1390-04-06
نویسنده: مترجم: محسن رنجبر، نیلوفر اورعی
چکیده:

از زمان‌های بسیار قدیم، ضرب‌المثل‌ها فضایل پس‌انداز را به ما آموخته‌اند و نسبت به پیامد‌های ولخرجی و اسراف‌کاری هشدار داده‌اند.


يورش به پس‌انداز

حكمت ضرب‌المثل‌ها باز‌تابي است از داوري‌هاي رايج اخلاقي بشر و نيز قضاوت‌هاي صرفا دور‌انديشانه آنها، اما هميشه آدم‌هايي ولخرج وجود داشته‌اند و از قرار معلوم هميشه نظريه‌پردازاني براي عقلاني جلوه دادن اسراف‌كاري آنها حاضر بوده‌اند.
اقتصاد‌دانان كلاسيك با رد توهمات روز‌گار خود نشان دادند كه سياست‌هاي پس‌اندازي كه بيشترين نفع را براي فرد به همراه مي‌آورند، به بهترين شكلي به نفع كشور نيز هستند. آنها نشان دادند كه پس‌انداز‌كننده عقلايي با انجام پيش‌بيني‌هاي ضروري درباره آينده خود به كل جامعه آسيب نمي‌زند، كه كمك مي‌كند، اما امروز فضيلت كهن صرفه‌جويي همچون دفاع اقتصاد‌دانان كلاسيك از آن، بار ديگر به دلايلي كه ادعا مي‌شود تازه‌اند، زير تاخت و تاز قرار گرفته‌اند و در همين حال مكتب مقابل آن يعني خرج پول مد شده است.
به باور من بهترين كار براي اينكه نكته بنيادين در اين ميان را تا جايي كه امكان دارد روشن كنيم، اين است كه بحث را با مثال كلاسيكي كه باستيا به كار مي‌برد آغاز كنيم. دو برادر را در نظر مي‌گيريم كه يكي ولخرج و ديگري آينده‌نگر و دور‌انديش است و هر كدام مبلغي پول كه هر سال در‌آمدي 5 هزار دلاري را به بار مي‌آورد، به ارث برده‌اند. ماليات بر در‌آمد را نا‌ديده مي‌گيريم و نيز توجهي نمي‌كنيم كه آيا اين دو برادر مجبورند براي گذران زندگي كار كنند يا خير و آيا در‌آمد خود را صرف كار‌هاي خيريه مي‌كنند يا نه، چون اين دست مسائل ربطي به هدف كنوني ما ندارند.
خوب؛ آلوين، يكي از اين دو برادر، فردي ولخرج و دست‌و‌دل‌باز است. او هم در اثر خلق‌و‌خويي كه دارد و هم بر پايه اصول ذهني‌اش خرج مي‌كند. از پيروان رودبرتوس(1) است كه در ميانه سده نوزده اعلام كرد كه دارندگان سرمايه «بايد در‌آمد خود را تا قران آخر صرف خوشگذراني و تجملات كنند»، چون اگر «تصميم به پس‌انداز بگيرند، ... كالا‌ها روي هم انباشته مي‌شوند و بخشي از كار‌گران كاري نخواهند داشت». (2) آلوين هميشه در باشگاه‌هاي شبانه ديده مي‌شود؛ دست‌ودل‌بازانه انعام مي‌دهد؛ موسسه‌اي عريض و طويل با مستخدميني زياد را اداره مي‌كند؛ چند راننده دارد و محدوديتي به لحاظ تعداد ماشين براي خود قائل نيست. اصطبلي براي اسب‌هاي مسابقه دارد؛ سفر مي‌رود؛ قايق باد‌باني دارد؛ همسرش را غرق در دست‌بند‌هاي الماس و پالتو‌هاي پوستي مي‌كند و هديه‌هايي پر‌هزينه و بي‌فايده براي دوستانش مي‌خرد.براي انجام همه اين كار‌ها بايد در سرمايه‌اش دست ببرد، اما اين چه پيامي را به همراه دارد؟ اگر پس‌انداز گناه است، ضد پس‌انداز و خرج كردن بيشتر از در‌آمد بايد فضيلت باشد، و به هر روي آلوين تنها دارد آسيبي را كه به خاطر پس‌انداز‌هاي بنيامين، برادر ناخن‌خشك و كنسش به بار آمده، جبران مي‌كند.نيازي به گفتن نيست كه آلوين به پيشخدمت‌ها، صاحبان رستوران‌ها، تاجران پوست، جواهر‌فروش‌ها و صاحب هر فروشگاه لوكس و تجملاتي بسيار علاقه دارد. آنها او را نيكو‌كار و خيري عمومي مي‌شمارند. بي‌ترديد براي همه آشكار است كه آلوين پولش را همه جا خرج مي‌كند و اشتغال ايجاد مي‌كند.
بنيامين در مقايسه با او محبوبيت بسيار كمتري دارد. خيلي كم پيش مي‌آيد كه بنيامين را در جواهر‌فروشي‌ها، فروشگاه‌هاي لباس گران‌قيمت يا رستوران‌هاي گران ببينيم. او پيشخدمت‌هاي رستوران‌ها را با اسم كوچك‌شان صدا نمي‌كند، در حالي كه آلوين هر سال نه‌تنها كل در‌آمد 50 هزار دلاري‌اش را خرج مي‌كند، بلكه در كنار آن از سرمايه‌اش هم مايه مي‌گذارد، بنيامين اما زندگي بسيار ساده‌تري دارد و هر سال تنها 25 هزار دلار خرج مي‌كند. مردمي كه عقل‌شان تنها به چشم‌شان است، آشكارا بر اين باورند كه او كمتر از نيمي از اشتغالي را كه آلوين پديد مي‌آورد، ايجاد مي‌كند و 25 هزار دلار ديگري كه بنيامين هر سال به دست مي‌آورد، آن قدر بي‌فايده است كه بود و نبودش فرقي ندارد.
اما بياييد بررسي كنيم كه بنيامين واقعا با اين 25 هزار دلار ديگر خود چه مي‌كند؟ او اين مبلغ را در كيف پولش يا در كشو‌هاي ميزش يا در گاو‌صندوقش روي هم انباشته نمي‌كند. يا آن را به شكل سپرده در بانك نگاه مي‌دارد يا سرمايه‌گذاري‌اش مي‌كند. اگر اين بخش از پول خود را در يك بانك پس‌انداز يا تجاري بگذارد، بانك يا آن را براي مدتي به بنگاه‌هاي موجود وام مي‌دهد تا به عنوان سرمايه در گردش از آن استفاده كنند يا آن را براي خريد اوراق بها‌دار به كار مي‌گيرد. به بيان ديگر بنيامين پول خود را يا به شكل مستقيم يا به گونه‌اي غير‌مستقيم سرمايه‌گذاري مي‌كند، اما هنگامي كه پول سرمايه‌گذاري مي‌شود، براي خريد يا توليد كالا‌هاي سرمايه‌اي (مسكن، ساختمان‌هاي اداري، كار‌خانه، كشتي، كاميون يا ماشين‌آلات) به كار مي‌رود. هر كدام از اين پروژه‌ها همان ميزان پولي را كه مستقيما براي مصرف به كار مي‌رود، به گردش در‌مي‌آورند و به همان ميزان شغل ايجاد مي‌كنند.
خلاصه اينكه «پس‌انداز» در دنياي مدرن تنها شكلي ديگر از خرج پول است. تفاوت معمول اين است كه با پس‌انداز، پول به فردي ديگر داده مي‌شود تا آن را روي ابزار‌هايي براي افزايش توليد خرج كند. تا جايي كه به افزايش اشتغال مربوط است، «پس‌انداز» و مخارج بنيامين روي هم رفته به همان اندازه مخارج آلوين اشتغال ايجاد مي‌كنند، و همان قدر پول را به گردش مي‌اندازند. مهم‌ترين تفاوت آن است كه اشتغال پديد‌آمده به ميانجي مخارج آلوين را همه مي‌توانند به روشني ببينند، اما براي آن كه در‌يابيم كه هر يك دلار از پس‌انداز‌هاي بنيامين به همان اندازه دلار‌هايي كه آلوين خرج كرده شغل ايجاد مي‌كنند، بايد نگاهي دقيق‌تر بيندازيم و اندكي درنگ كنيم.
چند سال مي‌گذرد. آلوين ورشكست مي‌شود. ديگر كسي او را در باشگاه‌هاي شبانه و فروشگاه‌هاي شيك و گران‌قيمت نمي‌بيند و آنهايي كه پيش از اين مشتري هميشگي‌شان بود، وقتي كه درباره آلوين حرف مي‌زنند، از او به عنوان يك آدم احمق ياد مي‌كنند. نامه‌هاي پر‌خواهش و التماسي را براي بنيامين مي‌نويسد و بنيامين كه هنوز همان نسبت را ميان مخارج و پس‌انداز خود حفظ كرده، نه تنها شغل‌هايي بيشتر از هميشه پديد مي‌آورد - چون در‌آمدش از راه سرمايه‌گذاري زياد‌تر شده - بلكه از طريق اين سرمايه‌گذاري‌هاي خود به ايجاد مشاغلي مولد‌تر و پر‌در‌آمد‌تر نيز كمك مي‌كند. ثروت سرمايه‌اي و در‌آمد او افزايش يافته‌اند. در يك كلام، توان توليدي كشور را بالا برده است؛ كاري كه آلوين انجام نداده.
2
در سال‌هاي اخير چنان توهمات زيادي درباره پس‌انداز سر‌بر‌آورده‌اند كه نمي‌توان همه‌شان را با مثالي كه درباره اين دو برادر زديم، پاسخ داد. نياز است كه وقت و انرژي بيشتري را صرف آنها كنيم. بسياري از اين توهمات و مغلطه‌ها از چنان سر‌در‌گمي‌هاي ابتدايي و ساده‌اي ريشه مي‌گيرند كه باور‌شان سخت است، به ويژه هنگامي كه آنها را در آثار نويسندگان پر‌آوازه اقتصادي مي‌بينيم. به عنوان مثال واژه «پس‌انداز» (saving) برخي اوقات براي رساندن معناي احتكار صرف پول و گاهي به معناي سرمايه‌گذاري به كار مي‌رود؛ بي آن كه هيچ تمايز آشكار و درستي ميان اين دو كار‌برد پول نهاده شود.
انبار كردن صرف پول، اگر نا‌بخردانه، بي‌دليل و در مقياسي بزرگ انجام شود، در بيشتر موقعيت‌ها و شرايط اقتصادي آسيب‌زا است، اما اين گونه احتكار كردن پول بسيار به ندرت رخ مي‌دهد. پديده‌اي كه شبيه به اين به نظر مي‌رسد، اما بايد به دقت از آن تميزش دهيم، غالبا پس از آن كه ركود در كسب‌و‌كار به راه افتاده، رخ مي‌دهد. در اين صورت سرمايه‌گذاري و مخارج مصرفي هر دو كاهش مي‌يابند. مصرف‌كنندگان از خريد‌هاي خود مي‌كاهند. آنها در حقيقت اين كار را تا اندازه‌اي به اين خاطر انجام مي‌دهند كه نگران از دست دادن شغل خود هستند و مي‌كوشند كه منابع‌شان را حفظ كنند. آنها خريد‌هاي خود را به اين خاطر كه به دنبال كاهش مصرف هستند كاهش نداده‌اند، بلكه به اين دليل از آنها كاسته‌اند كه مي‌خواهند اگر شغل‌شان را از دست دادند، قدرت مصرف‌شان در دوره‌اي بلند‌مدت‌تر حفظ شود.
اما مصرف‌كنندگان خريد‌هاي خود را به دليلي ديگر نيز كاهش مي‌دهند. قيمت كالا‌ها احتمالا كمتر شده است و نگران كاهش بيشتر آنها هستند. فكر مي‌كنند كه اگر مخارج خود را به تعويق اندازند، مي‌توانند با پول خود كالا‌هاي بيشتري را بخرند. نمي‌خواهند كه منابع‌شان را به كالا‌هايي كه ارزش‌شان رو به كاهش است بدل كنند، بلكه به دنبال آنند كه منابع خود را در قالب پولي كه انتظار دارند ارزشش به نسبت افزايش يابد، نگاه دارند.
همين انتظارات آنها را از سرمايه‌گذاري نيز باز‌مي‌دارد. اعتماد‌شان به سود‌آوري كسب‌و‌كار را از دست داده‌اند يا دست كم بر اين باورند كه اگر چند ماه صبر كنند، مي‌توانند اوراق قرضه يا سهام را با بهاي كمتري بخرند. مي‌توان چنين انديشيد كه يا دارند از نگهداري كالا‌هايي كه احتمال كاهش ارزش‌شان وجود دارد سر باز مي‌زنند يا خود پول را در انتظار افزايش ارزش آن نگهداري مي‌كنند.
نامگذاري بي‌مسمايي است اگر اين خود‌داري گذرا از خريد را «پس‌انداز» بناميم. اين رفتار از همان انگيزه‌هاي پس‌انداز عادي ريشه نمي‌گيرد. همچنين خطايي جدي‌تر را انجام داده‌ايم اگر بگوييم كه اين گونه از «پس‌انداز»، عامل دوره‌هاي كسادي است، برعكس اين شيوه از «پس‌انداز» پيامد دوره‌هايي اين چنيني است.
درست است كه اين خود‌داري از خريد مي‌تواند بر شدت ركود يا بر مدت آن بيفزايد. در مواقعي كه دولت سبكسرانه در ميدان كسب‌و‌كار دخالت مي‌كند و بنگاه‌ها نمي‌دانند كه دولت قرار است در گام بعد دست به چه كاري زند، عدم اطمينان به وجود مي‌آيد. سود‌هاي به دست آمده توسط بنگاه‌ها باز‌سرمايه‌گذاري نمي‌شوند. بنگاه‌ها و افراد مانده نقدي بيشتري را در حساب‌هاي بانكي خود روي هم انباشت مي‌كنند و ذخاير بزرگ‌تري را در برابر رخ‌داد‌هاي پيش‌بيني‌نشده نگه مي‌دارند. شايد اين انبار كردن پول به عاملي براي افت متعاقب فعاليت‌هاي اقتصادي شبيه باشد، اما عامل واقعي، نا‌اطميناني پديد‌آمده به ميانجي سياست‌هاي دولت است. مانده نقدي بزرگ‌تر بنگاه‌ها و افراد تنها يك حلقه از زنجير پيامد‌هاي اين نا‌اطميناني است. اينكه «پس‌انداز زياد از حد» را در تنزل كسب‌و‌كار بنگاه‌ها گناهكار بدانيم، مانند اين است كه كاهش قيمت سيب را نه به برداشت محصول فراوان، بلكه به افرادي كه از پرداخت مبلغي بيشتر براي خريد آن سر باز مي‌زنند،
نسبت دهيم.
اما هنگامي كه افراد تصميم مي‌گيرند كه يك فعاليت يا نهاد خاص را دست بيندازند، هر استدلالي عليه آن كار يا نهاد، فارغ از اينكه چه قدر منطقي است، به قدر كافي خوب پنداشته مي‌شود. گفته مي‌شود كه صنايع مختلف توليد‌كننده كالا‌هاي مصرفي بر انتظار تقاضايي خاص بنا شده‌اند و اگر افراد به پس‌انداز پناه آورند، اين انتظار بر‌آورده نخواهد شد و به اين ترتيب دوره‌اي از ركود آغاز مي‌شود. اين ادعا عمدتا بر خطايي استوار است كه پيش‌تر به بررسي آن پرداختم - اينكه از ياد مي‌بريم كه آن چه را كه در بخش كالا‌هاي مصرفي پس‌انداز مي‌كنيم، روي كالا‌هاي سرمايه‌اي خرج مي‌شود و اين «پس‌انداز» ضرورتا حتي به معناي يك دلار كاهش در كل مخارج نيست. تنها رگه‌اي از حقيقت كه در اين ادعا وجود دارد، آن است كه هر تغيير ناگهاني مي‌تواند اوضاع را به هم بريزد. شرايط در اثر پس‌انداز به همان اندازه‌اي دگر‌گون مي‌شود كه اگر مصرف‌كنندگان تقاضاي خود را يك باره از يك كالاي مصرفي به كالايي ديگر تغيير مي‌دادند، دگرگون مي‌شد. اگر پس‌انداز‌كنندگان پيشين ناگهان تقاضاي خود را از كالا‌هاي سرمايه‌اي به كالا‌هاي مصرفي تغيير مي‌دادند، اوضاع باز هم بيشتر تغيير مي‌كرد.
ايرادي ديگر نيز از پس‌انداز گرفته مي‌شود. مي‌گويند كه پس‌انداز آشكارا احمقانه است. سده نوزده به خاطر اينكه ادعا مي‌شود اين انديشه را القا كرده كه بشر بايد از راه پس‌انداز كيكي هر چه بزرگ‌تر را براي خود بپزد و در اين ميان از اين كيك هيچ نخورد، به سخره گرفته مي‌شود. اين تصوير از فرآيند پس‌انداز، خود بچه‌گانه و ساده‌لوحانه است. شايد بهترين راه براي خلاصي از اين تصوير آن است كه چشم‌اندازي واقع‌گرايانه‌تر را از آنچه كه عملا رخ مي‌دهد، در نظر بگيريم.
حال بياييد ملتي را براي خود به تصوير بكشيم كه هر سال روي هم رفته 20 در‌صد از تمام توليدات سال قبل خود را پس‌انداز مي‌كند. اين رقم مقدار پس‌انداز خالصي را كه به لحاظ تاريخي در آمريكا رخ داده، بسيار بيشتر از واقع بيان مي‌كند،(3) اما رقم سر‌راستي است كه به راحتي مي‌توان با آن كار كرد.
حال در نتيجه اين پس‌انداز و سرمايه‌گذاري سالانه، كل توليد سالانه كشور هر سال زياد‌تر خواهد شد. (براي بررسي جدا‌گانه اين مساله فعلا از دوره‌هاي رونق، ركود و نوسانات ديگر چشم مي‌پوشيم.) فرض گيريم كه اين افزايش سالانه در توليد برابر است با 5/2 واحد در‌صد. (تنها براي سادگي محاسبات، واحد در‌صد را به جاي در‌صد به كار مي‌گيريم.) در اين صورت تصويري كه مثلا براي يك دوره يازده ساله ترسيم مي‌شود، بر پايه رقم‌هاي شاخص به اين شكل است:


اولين نكته‌اي كه درباره اين جدول بايد مورد توجه قرار داد، اين است كه توليد كل در هر سال به خاطر پس‌انداز افزايش مي‌يابد و اگر پس‌اندازي انجام نمي‌شد، بالا‌تر نمي‌رفت. (بي‌ترديد مي‌توانستيم تصور كنيم كه پيشرفت‌ها و نو‌آوري‌هاي جديدي كه تنها در ماشين‌آلات و ديگر كالا‌هاي سرمايه‌اي جايگزين‌شده‌اي انجام شده‌اند كه ارزش‌شان بيشتر از كالا‌هاي ž



ارسال محتوا به دوستان نظرات خود را در رازنامه ثبت کنید                به اشتراک گذاری محتوا در فیسبوک به اشتراک گذاری محتوا در گوگل پلاس به اشتراک گذاری محتوا در لینکدین به اشتراک گذاری محتوا در توی تر

مشخصات ثبت اطلاعات

مدیریت رازنامه

مدیریت رازنامه

تاریخ ثبت:
1390/04/07
بروزرسانی:
1390/04/07
آخرین مشاهده:
1403/01/27

نظرات و پیشنهادات


دریافت آخرین اطلاعات رازنامه
با ثبت پست الکترونیکی خود و یا دوستان خود همیشه از آخرین اطلاعات سایت آگاه شوید.

دریافت آخرین اطلاعات رازنامه

پرسش ها و پاسخ ها

    با عرض سلام و خسته نباشید در صورتی شرکتی به عنوان اسپانسر با ما مشغول فعالیت باشد از نظر اداره مالیاتی پول های واریزی از طرف اسپانسر به چه صورت شناسایی میشود ؟ آیا معاف از مالیات است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    باسلام من کاردان دامپزشکم باشراکت مرغداری خریدیم مرغدار نمونه کشور شدم سرم کلاه گذاشتن مرغداری رو فروختن .میخوام کار شروع کنم نمیدونم چیکار باید بکنم.از مردم فراری شدم میترسم با هر کس کار کنم سرم کلاه

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام،وقت بخیر زمانی که لیست تعدیل حقوق تهیه می گردد و حقوق و عیدی از مالیات معاف می گردند در سیستم حسابداری چطور باید مالیات حقوق را کسر کرد متشکرم

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام وقت بخیر من دوتا حساب دارم به نام پیش دریافت عوارض و ارزش فزوده و پیش پرداخت عوارض و ارزش افزود موقع پرداخت ارزش افزوده و عوارض چطوری سند بزنم و این که چرا تفاوت ارزش افزوده خرید من و ارزش ا

    مانوئیل یوحنائی
    مانوئیل یوحنائی ( حسابداری مالی و مالیاتی -حسابداری صنعتی - حسابرسی - حسابرسی داخلی  )

    سلام ، وقت بخیر نحوه سند زدن پرداختی بیمه تامین اجتماعی به چه صورته ؟ بدون این که تو لیست حقوق و دستمزد بیام ه صورت جداگانه چطوری ثبت بزنم؟

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام به مشاور محترم من تازه دیپلم در رشته حسابداری گرفته ام نمی دانم به تحصیل در دانشگاه ادامه دهم یا خیر ؟ با توجه به اینکه بیکاری در مقطع دانش آموختگان عال زیاد است چه کنم ؟ لطفا" رهنمایی بفرمائید

    عیسی ذوقی
    عیسی ذوقی ( مشاور بازرگانی، مالی ومالیاتی  )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت جنابعالی چنانچه پروانه بهره برداری کارگاه یا کارخانه ای که در شهرک صنعتی به نام فرد باشد ولی همین شخص مدیرعامل شرکتی باشد که در همان کارگاه مشغول تولید است و برای آن شرکت دفاتر قانونی تهی

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت استاد محترم برای آموزش کارکنان در دوره آموزشی اکسل در حسابداری میخواستم ببینم چطوری باید با شما هماهنگی کنیم. با تشکر

    مهدی مقدسی
    مهدی مقدسی ( مشاوره مالی ،حسابداری و حسابرسی مالی و مالیاتی ،قانون مالیات های مستقیم. اکسل .قوانین بازار سرمایه، )