چگونه می توان پیروز شد؟

  • مشخصات کتاب
  • چگونه می توان پیروز شد؟
    فصل  1 -  چگونه می توان پیروز شد؟
    عوامل مختلفی در موفقیت یک اسنان نقش دارند اما نقش اصلی با خود انسان است. و معتقد هستیم که عامل اصلی در هر موفقیت و یا شکستی خود فرد می باشد و در این کتاب سعی کرده ایم تا به عوامل، ویژگی ها و راه کارهای عملی که انسانهای موفق از آنها بهره گرفته اند اشاره کنیم و شما هم می توانید با استفاه از این راه کارها به موفقیت و پیروزی برسید.

    zzzzzzzzzzzzz

    انسان موفق کیست؟

    چگونه میتوان موفق شد؟

    دیگران چگونه به موفقیت در زندگی دست یافته اند؟

    آیا میتوان موفق شد؟

    سوالات متعدد و متنوعی در این زمینه ذهن بسیاری از نوجوانان و جوانان را به خود مشغول ساخته است. ولی نکته مهم اینجاست که آیا این سوالات و سوالاتی از این قبیل، واقعا پاسخی قانع کننده دارند؟ ما عقیده داریم صد در صد.

    عوامل مختلفی در موفقیت یک اسنان نقش دارند اما نقش اصلی با خود انسان است. و معتقد هستیم که عامل اصلی در هر موفقیت و یا شکستی خود فرد می باشد و در این کتاب سعی کرده ایم تا به عوامل، ویژگی ها و راه کارهای عملی که انسانهای موفق از آنها بهره گرفته اند اشاره کنیم و شما هم می توانید با استفاه از این راه کارها به موفقیت و پیروزی برسید.

    اما با یک شرط، آن هم اینکه مطالعه و به کارگیری راه کارهای پیشنهادی را با تمام وجود و بدون تردید و با ایمان به موفقیت، شروع کنید.

    اگر تردیدی در خود احساس می کنید این کار را برای فرصتی دیگر موکول کنید.

    راه کاره و عوامل مهم در پیروزی

    1-      عجیب ترین راه زندگی این است:

    (انسان به درستی همان می شود که به آن فکر می کند.)

    آیا فکر می کنید می توانید موفق شوید. باورتان در مورد خود و آینده و موفقیت در تصمیمات تان چیست. اگر قدم های خودتان را در راهی که انتخاب کرده اید با تردید و سستی بردارید و حتی در اندیشه خود هم تردید به خود راه دهید، مطمئن باشید در راه رسیدن به پیروزی دچار مشکل خواهید شد پس از این راز به خوبی استفاده کنید.

     

    2-      این مطلب را فرموش نکنید و حتی در صورت امکان با خط زیبا بنویسید و آن را در مقابل دید خود نصب کنید:

    (دیگران چون به جایی رسیده اند، من هم می توانم)

    در این راز لازم است این نکته را درنظر بگیرید که نسبت به اطرافیان، هم نوعان خود توجه و شناخت واقع بینانه داشته باشید. انسانهایی که در میحط زندگی تان و در شهر و کشورتان و حتی فراتر از آن در دنیایی که شما در آن هستید وجود دارند، غافل نباشید و آنها را هم نابغه نپندارید. خیلی از آنها مثل شما افرادی عادی هستند یا در نوجوانی و جوانی شان مثل شما بوده اند حتی ممکن است ضعیف تر از شما بوده و در موقعیت های بدتری از شما قرار داشتند. پس چون دیگران به جایی رسیده اند، به مقام علمی ، به موقعیت های شغلی ممتاز دست یافته اند، شما هم می توانید.

    خودتان را دست کم نگیرید و موفقیت های بزرگ دیگران را هم معجزه نپندارید.

    البته در قطب مخالف دیگران موفق ، دیگران شکست خورده هم وجود دارند از دیدن آنها هم غافل نشوید.

    در کل انسانها را به سه دسته تقسیم کنید:

    انسانهای پیروز

    انسانهای عادی

    انسانهای شکست خورده

    کافی است الگوی خودتان را انتخاب کنید و تلاش کنید به آن برسید. هرچند در موفقیت و شکست، عوامل فردی و اجتماعی فراوانی مانند: خانواده، جامعه، دوستان، رسانه ها، آموزش و پرورش و ... نقش دارند ولی باز هم روی این عقیده پافشاری می کنیم نقش خود فرد مهمتر از تمام عوامل بیرونی است.

    پس دیگران که وزیر شده اند،

    دیگران که رئیس جمهور شده اند،

    دیگران که استاد دانشگاه شده اند،

    دیگران که ملعم شده اند،

    دیگران که مهندس و پزشک و روانشناس و مشاور و قاضی و ... شده اند،

    دیگران که بدبخت شده اند، معتاد، زندانی، بزهکار، فاسد و ... شده اند،

    و دیگران که ورزشکار، خواننده، هنرمند، تاجر و ... شده اند،

    پس من هم می توانم با تلاش و اراده خودم یکی از این دیگران موفق با شکست خورده شوم.

     

    3-      موفقیت یعنی به کارگیریی استعدادها و توانایی ها:

    تابه حال برای حد و حدود استعداد و قدرت انسان مطلبی نوشته نشده و شاید از این به بعد هم نوشته نشود، چرا که برای توانایی های انسان حد و حدودی متصور نیست و بهترین سند برای این ادعا این است که در وجود انسان روح خدایی دمیده شده و در نتیجه میتوان گفت از سوی خداوند متعال در وجود انسانها توانایی ها و استعدادهای نامحدود  بی مقداری، قرار داده شده است.

    اما سوال مهم این است چرا با این همه توانایی و استعداد باز هم برخی از جوانان و نوجوانان جمله (نمی توانم موفق شوم) را به کار می گیرند. یا (نمی توانم از عهده چند کتاب انگشت شمار برآیم) یا (نمی توانم از این مانع ناچیز عبور کنم) یا نمی توانم از دست فلان عادت ناچیز و بسیار جزئی مانند ترک عادت سیگار و .. که در برابر قدرت انسان کم ارزش هستند خلاص شوم یا فکر می کنم نتوانم از فلان آزمون یا مصاحبه موفق بیرون آیم و...

    پاسخ این سوال را باید کسانی بدهند که آن نمی توانم ها را به کار می گیرند ولی یک جواب کوچک هم می دهم ، آنها توانایی های خودشان را نمی شناسند.

     

    4-      پیروزی یعنی هدف مند زندگی کردن:

    برخی ها از دید روانشناسی، پیروزی و موفقیت را داشتن هدف مناسب و رسیدن به آن تعریف می کنند. البته میتوان اهداف را از چندین بعد طبقه بندی نمود مثل اهداف مناسب، اهداف خیالی، اهداف بسیار بزرگ، اهداف ناچیز و بسیار کوچک و ... لازم است این نکته را فراموش نکنید گاهاً بی هدفی بسیار شایسته تر از داشتن اهداف خیالی و بسیار بزرگ است. چون در حالت بی هدفی هرچند پیروزی نیست ولی اراده و اعتماد به نفس و عزت نفس انسن به اندازه موقعیتی که در آن، اهداف بسیار بزرگی که شخص ناتوان در رسیدن به آن است، آسیب نمی بیند.

    پس سعی کنید اهداف متناسب باتوان، استعداد، موقعیت، محدودیتها و شرایط زندگی تان درنظر بگیرید و خود را در مسیر رسیدن به آنها قرار دهید.

    آدلر اهداف را به سه دسته تقسیم می کند که عبارتند از: اهداف غائی، اهداف میانی و اهداف فعلی یا کوتاه مدت و انسان موفق آن است که برای رسیدن به اهداف خود از هر سه استفاده نماید.

    برای مثال موفقیت در کنکور و رسیدن به رشته مورد دلخواه در دانشگاه یک هدف غائی است که فرد برای رسیدن به آن، اهداف میان مدتی درنظر می گیرد.

    مثلاًدر آزمون های آزمایشی شرکت می کند.

    برنامه های سه ماهه یا چند ماهه برای خود تدوین می کند.

    در صورت نیاز از کلاس های تقویتی استفاده می کند.

    تحت نظر یک مرکز مشاوره مورد اعتماد به حل مشکلات روحی و روانی احتمالی خود می پردازد.

    در نهایت برای رسیدن به اهداف میان مدت، لازم است اهداف کوتاه مدت و آنی درنظر گرفته شود. مانند مراجعهبه مراکز مشاوره، ثبت نام در کنکور آزمایشی و شرکت در ازمون های آنها، اجرای برنامه های روزانه و فهتگی ، شرکت در کلاس های پیش دانشگاهی و کلاسهای تقویتی و مطالعه دروس آنها، داشتن برنامه وزانه و اجرای آن.

    بنابراین با تدوین اهداف (کوتاه مدت و آنی) فرد می تواند به اهداف میان مدت دست یافته و بالاخره بعد از دست یافتن به (اهداف میانی) او به هدف غائی خود خواهد رسید.

     

    5-      پیروزی یعنی داشتن رفتارهای مسئولانه و قبول مسئولیت:

    مسئولانه رفتار کردن یعنی نسبت ندادن عواقب و نتایج اعمال و رفتارهای خود به عوامل بیرونی و دیگران. انسانهای موفق علل و عوامل موفقت ها و شکست هایشان را می شناسند. موفقیت هایشان را که خودشان عامل اش بوده اند به دیگران و عوامل بیرونی نسبت نمی دهند و برعکس مسئولیت شکست ها و ضعف هایشان را هم می پذیرند.

    از طرف دیگر قبول مسئولیت یعنی فرار نکردن از قبول برخی امور، زیر بار برخی کارها و فشارهای ناشی از آن رفتن و شانه خالی نکردن از وظایف زندگی و سختی های زندگی، انسانهای موفق در خودشان احساس برتری و اقتدار دارند و این احساس را از طریق قبول مسئولیت ها، درگیری با زندگی و عهده دار شدن وظایف و انجام آنها در زندگی و مشاهده موفقیت ها و عواقب تلاشهای خود و ... به دست آورده اند پس شما هم برای رسیدن به پیروزی بهتر است عهده دار وظایف و نقش ها و مسئولیت ها و پذیرش سختی های آنها باشید.

    6-      پیروزی یعنی محبت کردن، صمیمیت و همکاری و دوستی با دیگران:

    انسان در زندگی اش جدا از دیگران درنظر گرفته نمی شود، هرچند در خیلی از تصمیمات زندگی ممکن است فرد احساس کند فقط تلاش های فردی و پشت کارش باعث رسیدن به اهداف اش خواهد شد. اما در این تلاش چگونگی ارتباط با دیگران، افراد خانواده، دوستان و فامیل و حتی همه مردم که به نوعی با آنها ارتباط داریم نقش به سزایی دارند.

    در محیط خانه، کتابخانه یا در هر محیطی که شما برای رسیدن به موفقیت تلاش می کنید حضور دیگران، صدای دیگران می تواند سه نوع احساس را ایجاد کند.

    1-      احساس خوشایند (شادی، لذت، خنده ، رضایت و ..)

    2-      احساس ناخوشایند (نفرت، خشم، عصبانیت، ناراحتی و ...)

    3-      حالت خنثی و بی اثر

    بوجود آمدن احساس های ناخوشایند از انرژی روانی، دقت و تمرکز و شادابی شما در فعالیت می کاهد و برعکس احساس های خوشایند به انرژی روانی تان می افزاید و در نهایت روی فعالیت های شما اثر مثبت می گذارد.

    پس بهتر است با دیگران رابطه صمیمانه و دوستانه برقرار کنید و محبت و روحیه همکاری را ایجاد کنید و اگر نمی توانید یا نمی خواهید حداقل از عکس آن بپرهیزید.

    برای اینکار شما نیاز به یک خانه تکانی عاطفی و روانی دارید ، سعی کنید تمام ناراحتی ها، عقده ها و دلخوری ها و عصبانیت های خودتان را در مورد تمام انسانها از دل و حافظه تان پاک کنید و این کار را در درجه اول به خاطر آرامش خودتان انجام دهید و در درجه دوم به خاطر دیگران و برای بهبود روابط خود با دیگران. که آنهم در نهایت به خودتان باز می گردد. انسانهای موفق از این طریق توانسته اند از هدر رفتن بسیاری از انرژی های روانی خود جلوگیری کنند و با دلی آرام و روحیه ای سرشار از شادی و لذت و رضایت به تلاش پر موفقشان ادامه دهند.

     

    7-      انسانهای پیروز زندگی عاشقانه دارند:

    زندگی عاشقانه یعنی وجود عشق، علاقه و شور و اشتیاق در کل وجود انسان، برخی از انسانها در تمام امورات زندگی شان اشتیاق و علاقه و شور و نشاط را دارند، هیچ کاری را با سستی و حالت های کسالت و بی میلی شروع نمی کنند ، عشق به همه چیز دارند . حتی از ساده ترین فعالیت زندگی مثل نگاه کردن یا راه رفتن یا آب خوردن یا .. گرفته تا پیچیده ترین فعالیت زندگی مثل مطالعه، تفکر و .. را طوری انجام می دهند مثل اینکه تشنه انجام آن هستند.

    در این ارتباط شعار زندگی انسانهای پیروزمند این است ، یا کاری را انجام نده و یا اگر آنرا انجام دادی با تمام وجود و با شوق و علاقه و با جدیت و نشاط کامل انجام بده.

    لذا روانی انسان از زندگی و امورات زندگی در مقابل غلبه بر خستگی و احساس نارضایتی از زندگی و فعالیت های روزمره و تلاش ها به این اصل یعنی زندگی عاشقانه وابسته است. پس هر کاری را که شروع می کنید هر تصمیمی را که اتخاذ نموده اید ، هر مسیری را که شروع کرده اید، خلاصه هر فعالیت و کاری حتی امورات بسیار جزئی را که می خواهید انجام دهید آنچنان قدم بردارید که گویی تشنه آن هستید و با تمام وجود به آن علاقه دارید و به آن عشق می ورزید.

    البته در کنار این عشق ، عشق به انسانها ، عشق به تمام هستی و خالق آن ، عشق به تمام زیبایی ها و ... نیز از ضروریات زندگی است.

     

    8-      زندگی توام با برنامه:

    داشتن برنامه یعنی تزریق نظم به زندگی، یعنی استفاده به جا و درست از اوقات، یعنی استفاده حداکثر از حداقل زمان و اوقات در زندگی، یعنی رهایی از هرچه پیش آید خوش آیدها، یعنی نتیجه گرفتن از تلاش ها، یعنی رهایی از سرزنش های خود، یعنی رهایی از پوچی و بی هدفی و سرگردانی و ...

    البته وجود برنامه یا برنامه ریزی در زندگی مفهوم اش این نیست که انسان مانند یک ابزار خود را اسیر یک برنامه یا برگ کاغذ تحت عنوان برنامه نماید و براساس ساعات و دقایق تعیین شده در آن حرکت کند. بلکه برنامه یعنی اندیشه قبل از عمل و آگاهانه و براساس یکسری اهداف، عمل کردن است و برنامه ریزی یعنی هرکاری را در جای خود و به موقع انجام دادن و تقسیم زمان به تمام فعالیت های روزمره و مورد دلخواه و مورد نیاز و فدا نکردن یک فعالیت مثل مطالعه یا تفریح به یک فعالیت دیگر مانند خواب.

    انسانهای پیروز وقتی صبح برمی خیزند تا شب می دانند چند ساعت ورزش دارند، چند مدت مطالعه و چقدر فعالیت شغلی و چه میزان خواب و قدم زدن و ... و می دانند چه فعالیتهایی را در آن روز باید انجام دهند. و اوقات از دست رفته شان را به حداقل می رسانند و اگر نیاز نداشته باشند و ضرورتی نباشد به دوسشتان هم زنگ نمی زنند از خانه بی هدف بیرون نمی آیند. در خانه کسی را بدون دلیل نمی زنند و سرگردان در خیان و پارک آنها را نمی توان دید و اگر هم در خیابان یا در پارک قدم می زنند دلیلی بر آن دارند ، آن هم رفع یک نیاز یا رفع خستگی و لذت بردن از زندگی و محیط و ایجاد تنوع در زندگی و آن هم در حد معقول خواهد بود.

    پس اگر طالب پیروزی هستید:

    خود را از سرگردانی برهانید و نظم را در زندگی ایجاد کنید.

     

    9-      برخورد مناسب با شکست ها در زندگی:

    در ارتباط با شکستها در زندگی به چند نکته مهم باید توجه داشت:

    اول- شکست از زندگی انسان جدا شدنی و حذف شدنی نیست. حتی میتوان ادعا نمود که شکست و خطا و اشتباه برای انسان یک امر طبیعی بوده و جزئی از زندگی انسان است.

    دوم- وقتی شکست ها وجود دارند پس می توان از آنها درس گرفت. تجربه کسب نمود ، آنها را به حداقل رسانید و از تکرار آنها جلوگیری نمود.

    سوم- این که انسانها با شکست هایشان برخوردهای متفاوتی دارند برخی از انسانها از شکست عبرت می گیرند و همان شکست نیرو و انگیزه ای را در فرد برای جبران آن و کسب پیروزی های بزرگتر ایجاد می کند. این قبیل افراد هراسی از شکست ندارند، هیچ وقت تسلیم آنها نمی شوند و ذره ای ناامیدی و یاس را در خود ایجاد نمی کنند اما برعکس برخی از انسانها واکنش ناامیدی و یاس و کناره گیری و تسلیم را پیشه خود می سازند و از تلاش و جبران آن باز می مانند.

    باید توجه داشت که خیلی از شکست ها زائیده خود انسان نیست. هیچ فردی عمداً نمی خواهد شکست بخورد. گاهاً شرایط و موقعیت ها و کمبودها و محدودیت ها و موانع بیرونی باعث شکست انسان میشود. البته خیلی از شکست ها هم ممکن است به خود فرد بازگردند. لذا بهترین عکس العمل در برابر شکست های زندگی پس از عادی دانستن آنها، ریشه یابی و تامل درباره چرائی آن است.

    ریشه یابی و یا بررسی چرائی ها به خاطر سرزنش خود نیست بلکه به خاطر تلاش برای جبران و پیشگیری از تکرار نشدن آنهاست.

    پس این مطلب رافراموش نکنید، پیروزی بدون شکست معنا و مفهومی ندارد ، پس تلاش کنید و از شکست ها نهراسید و آنها را خوب تحلیل کنید و واکنش مناسب با آنها داشته باشید، مطمئناً پیروزی از آن شماست.

     

    10-    

    مثبت نگری یعنی یک تلاش آگاهانه و ارادی در جهت تشخیص و درک زیبایی ها و قوت ها در خود و محیط و پیرامون خود . در مقابل آن بدبینی قرار دارد که افراد گرفتار به آن از تمام عالم تنها بدی ها و ضعف ها و کاستی ها را می بینند. البته در کنار این دو واقع بینی و دید انتقادی (در مفهوم صحیح آن) نیز وجود دارد که خیلی پسنیدیده است.

    یکی از آفت های مهم در دوره نوجوانی و جوانی حساسیت فرد نسبت به معایب و کاستی های خود و محیط زندگی و بزرگ نمودن آنها و مقایسه آنها با قوت ها و امتیازات دیگران در همان زمینه می باشد.

    توصیه ای که به نوجوانان و جوانان می توان نمود این است که سعی نمایند زیبا شناس باشند. زیبایی ها و قوت هایی که در خود و محیط اطراف خودشان وجود دارد را شناسایی کنند. حداقل اگر نمی خواهید مثبت نگر باشید ، واقع بین باشید چون درواقع بینی هم زیبایی ها را بیشتر خواهید دید، چون خالق هستی همه چیز را زیبا آفریده، اگر چیزی را هم زشت می بینیم به دلیل زشتی آن نیست بلکه دید ماست که آن را بد می بیند. کافی است 10 روز تصمیم بگیرید به اطراف خود که می نگرید به یک انسان که نگاه می کنید، خودتان را وقتی تماشا می کنید، به یک محیط و تصویر و اثر که نظری می افکنید یا می اندیشید در درجه اول زیبایی ها را ببینید و به دنبال قوت ها و زیبایی های آن باشید ، مطمئناً تغییرمثبت آن را در جسم و درون خود خواهید دید.

    پس هرچه زودتر تصمیم بگیرید اگر می خواهید پیروزمند شوید ، زیباشناس و زیبا نگر باشید.

     

    11-    

    انسانهای پیروز از خودشان تعریف درستی دارند و قوت ها و ضعف ها و معایب خودشان را به طور واقع بینانه می شناسند. از استعدادها و توانایی های خود شناخت صحیح دارند. در زمینه هایی که ضعف دارند براساس این خودشناسی تصمیم نمی گیرند و وارد نمی شوند و اگر وارد شدند با احتیاط کامل وارد می شوند و قدم برمی دارند. در رابطه با دیگران بویژه در برابر انتقادهای سازنده آنها مقاومت ندارند . چون ممکن است برخی از صفات و ویژگی های مان را دیگران بدانند و ما خودمان از آنها غافل باشیم ، برای پی بردن به اهمیت این روابط در خ

  • سایر مطالب این کتاب

مشخصات ثبت اطلاعات

مدیریت رازنامه

مدیریت رازنامه

تاریخ ثبت:
1388/12/09
بروزرسانی:
1388/12/12
آخرین مشاهده:
1403/01/09

نظرات و پیشنهادات


دریافت آخرین اطلاعات رازنامه
با ثبت پست الکترونیکی خود و یا دوستان خود همیشه از آخرین اطلاعات سایت آگاه شوید.

دریافت آخرین اطلاعات رازنامه

پرسش ها و پاسخ ها

    با عرض سلام و خسته نباشید در صورتی شرکتی به عنوان اسپانسر با ما مشغول فعالیت باشد از نظر اداره مالیاتی پول های واریزی از طرف اسپانسر به چه صورت شناسایی میشود ؟ آیا معاف از مالیات است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    باسلام من کاردان دامپزشکم باشراکت مرغداری خریدیم مرغدار نمونه کشور شدم سرم کلاه گذاشتن مرغداری رو فروختن .میخوام کار شروع کنم نمیدونم چیکار باید بکنم.از مردم فراری شدم میترسم با هر کس کار کنم سرم کلاه

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام،وقت بخیر زمانی که لیست تعدیل حقوق تهیه می گردد و حقوق و عیدی از مالیات معاف می گردند در سیستم حسابداری چطور باید مالیات حقوق را کسر کرد متشکرم

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام وقت بخیر من دوتا حساب دارم به نام پیش دریافت عوارض و ارزش فزوده و پیش پرداخت عوارض و ارزش افزود موقع پرداخت ارزش افزوده و عوارض چطوری سند بزنم و این که چرا تفاوت ارزش افزوده خرید من و ارزش ا

    مانوئیل یوحنائی
    مانوئیل یوحنائی ( حسابداری مالی و مالیاتی -حسابداری صنعتی - حسابرسی - حسابرسی داخلی  )

    سلام ، وقت بخیر نحوه سند زدن پرداختی بیمه تامین اجتماعی به چه صورته ؟ بدون این که تو لیست حقوق و دستمزد بیام ه صورت جداگانه چطوری ثبت بزنم؟

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام به مشاور محترم من تازه دیپلم در رشته حسابداری گرفته ام نمی دانم به تحصیل در دانشگاه ادامه دهم یا خیر ؟ با توجه به اینکه بیکاری در مقطع دانش آموختگان عال زیاد است چه کنم ؟ لطفا" رهنمایی بفرمائید

    عیسی ذوقی
    عیسی ذوقی ( مشاور بازرگانی، مالی ومالیاتی  )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت جنابعالی چنانچه پروانه بهره برداری کارگاه یا کارخانه ای که در شهرک صنعتی به نام فرد باشد ولی همین شخص مدیرعامل شرکتی باشد که در همان کارگاه مشغول تولید است و برای آن شرکت دفاتر قانونی تهی

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت استاد محترم برای آموزش کارکنان در دوره آموزشی اکسل در حسابداری میخواستم ببینم چطوری باید با شما هماهنگی کنیم. با تشکر

    مهدی مقدسی
    مهدی مقدسی ( مشاوره مالی ،حسابداری و حسابرسی مالی و مالیاتی ،قانون مالیات های مستقیم. اکسل .قوانین بازار سرمایه، )